نبیذ


مترادف نبیذ: باده، شراب، صهبا، می

معنی انگلیسی:
(date) wine

لغت نامه دهخدا

نبیذ. [ ن َ ] ( ع اِ ) نبید. پارسی باستان نی پی ته. ( حاشیه برهان قاطع معین ). مل. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ). بکنی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شراب خرما. ( زمخشری ) ( تاریخ شاهی ص 353 ). می خرما. ( زمخشری ). خمری که از فشرده انگور سازند. ( از اقرب الموارد از تاج ) . نبید. شرابی که از خرما یا مویز یا عسل سازند. ( ازبحر الجواهر ). شرابی که از خرما یا کشمش سازند. ( ناظم الاطباء ). شرابی که از خرما و یا جو و غیره سازند،و در استعمال فارسی این لفظ به «دال مهمله » نیز صحیح باشد. ( غیاث اللغات ). بوزه. مرز. بوزا، و آن را ازگندم و گاورس و جو سازند. ( برهان قاطع: مرز ). شرابی که از میوه جات و حبوبات سازند غیر از انگور، چه شراب آن خمر نامیده می شود. ( فرهنگ نظام ). سیکی. ( تفلیسی ). می خرما. ( دهار ). عاتک. ( از منتهی الارب ). شراب ساخته شده از شیره خرما و انگور و جز آن اعم از اینکه مسکر باشد یا نباشد، و نیز به خمر ساخته شده از انگورنبیذ گویند همچنان که نبید را خمر گویند. ( از معجم متن اللغة ). اسم عربی جمیع مسکر مایع است به غیر خمر. ( تحفه حکیم مؤمن ) . لفظ عربی است بمعنی منبوذ، و به فارسی و به هندی نیز بوزه نامند. ( مخزن الادویه ). خمر. می. شراب خرما. شراب کشمش. بگماز. هر مسکر که از انگور و خرما و گندم و جوو عسل و ارزن و جز آن گیرند. ج ، انبذة :
گل بهاری بت تتاری
نبیذ داری چرا نیاری ؟
رودکی.
این کارد نه ازبهر ستمکاران کردند
انگور نه ازبهر نبیذ است به چرخشت.
رودکی.
اقسام نبیذ:
- نبیذالارز ؛ به فارسی بوزه نامند و در مصر مرز گویند و آن شامل نبیذ ذرت و ارزن و جو و گندم و سایر حبوب است و آن حابس طبع و نیکوکننده رخسار و محرک اشتها و بسیار مست کننده و قاطع باه [ است ] و چون عسل اضافه کنند محرک آن است و مورث سل و مضر ضعیف الابدان و مصلحش ماهی تازه است و آنچه از جو ترتیب دهند نفاخ و بی تفریح و مسهل و مدر و مفسد باه و هاضمه است ، و بوزه ارزن و ذرت نیز مانند اوست. ( تحفه حکیم مؤمن ).
- نبیذالتمر ؛ شراب خرمائی نامند، گرم و خشک تر از مویزی و مولد سودا و جذام و خنازیر و سرطان وموافق پیران است و هرچه از یسر و بلح سازند در اول گرم و در دوم خشک و بهتر از خرمائی و قابض و مقوی معده و مدر بول و بعد از مویزآب بهتر از نبیذهاست. ( تحفه ).
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

شراب، شراب خرما، شراب انگور، انبذه جمع
( اسم ) ۱ - آب افشرده که ازحبوب وجز آن گیرند. ۲ - شراب خرما.۳ - خمری که ازفشرده انگور سازند: بدست راست شراب وبدست چپ زلفین همی خوریم وهمی بوسه می دهیم بدنگ . نبیذوبوسه تودانی همی چه نیک بود یکی نبیذودوصدبوسه وشراب زرنگ . ( منوچهری .د.چا.۲۲۲:۲ ) یانبیذخام .خام می می خام مقابل می پخته میفختج . برسماع چنگ اوبایدنبیذ( نبید ) خام خورد می خوش آمدخاصه اندرمهرگان بابانگ چنگ . ( منوچهری .د.چا.۵٠:۲ )

فرهنگ معین

(نَ ) [ معر. ] (اِ. ) = نبید: شراب ، شراب خرما یا کشمش . ج . انبذه .

فرهنگ عمید

۱. ‹نبید› شراب.
۲. شراب خرما.
۳. شراب انگور.

پیشنهاد کاربران

شراب ساخته شده از خرما.
نبیذ ما ینبذ من الفاکهه عربی است و پارسی ان بوزه است و انچه معین بر برهان نوشته نپیته نیز از ارامی است و ان ارامی نبیذه است و گویا ان نیز هزاروش بوزه بوده

بپرس