نبوغ

/nobuq/

مترادف نبوغ: استعداد، دها، هوش

برابر پارسی: هوشمندی، فرهوشی

معنی انگلیسی:
genius, ingenuity

لغت نامه دهخدا

نبوغ. [ ن ُ ] ( ع مص ) نبغ. رجوع به نبغ شود. || آشکارا شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ظاهر و آشکار گردیدن. ( آنندراج ). || شاعر خوب شدن و عالم جید گشتن. ( فرهنگ نظام ). || آدم فوق العاده گشتن در دانش و هنر، و این معنی جدیداست. ( فرهنگ نظام ). || ( اِمص ) نابغگی. ( یادداشت مؤلف ). || در تداول ، هوش سرشار. استعداد فوق العاده. در تمام معانی رجوع به نبغ شود.

فرهنگ فارسی

بر آمدن، ظاهرشدن، هوشیاری وذکاوت، جودت رای
۱ - ( مصدر ) آشکارشدن ظاهرگردیدن .۲ - دردانش وهنروادب ممتازگشتن .۳ - ( اسم ) هوش سرشار.۴ - استعداد بسیار.

فرهنگ معین

(نُ ) [ ع . ] (مص ل . ) تیزهوش بودن ، استعداد قوی داشتن .، استعداد خُلاق استثنائی و بسیار نیرومند.

فرهنگ عمید

هوشیاری، ذکاوت، جودت فکر.

دانشنامه عمومی

نبوغ (بالگرد). نبوغ ( به انگلیسی: Mars Helicopter Ingenuity ) [ ۵] [ ۶] با نام مستعار جینی، یک بالگرد رباتیک پروانه هم محور است که برای آزمایش این فناوری جهت ردیابی اهداف مورد نظر در مریخ از ۱۸ فوریه ۲۰۲۱ در مریخ قرار گرفته است. دو ماه بعد، به عنوان نخستین هواگرد موجود در این سیاره، در ۱۹ آوریل ۲۰۲۱ اولین پرواز اتمسفری شناخته شده را از پرواز به صورت برخاست و فرود عمود در سیاره ای دیگر غیر از زمین برای مدت زمان حدود ۳۹ ثانیه با موفقیت انجام داد. [ ۷] [ ۸] [ ۹] این بالگرد به برنامه ریزی بهترین مسیر برای حرکت مریخ نوردهای آینده کمک می کند. [ ۱۰] [ ۱۱] این بالگرد بدون سرنشین کوچک برای رهاسازی در سال ۲۰۲۱ از مریخ نورد استقامت به عنوان بخشی از مأموریت مریخ ۲۰۲۰ ناسا برنامه ریزی شده بود. [ ۱۲] بیست و پنجمین پرواز موفق جینی که در ۱۸ آوریل ۲۰۲۰ انجام شد، دستاورد رکوردهای جدید از جمله بالاترین سرعت و بیشترین مسافت طی شده در طول یک پرواز را برای این بالگرد به همراه داشت. [ ۱۳] بالگرد نبوغ ناسا به تازگی پنجاهمین پرواز خود را بر روی مریخ به پایان رساند. نبوغ ۱۳ آوریل پرواز کرد و مسافتی بیش از ۱۰۵۷. ۰۹ فوت ( ۳۲۲. ۲ متر ) را در ۱۴۵. ۷ ثانیه طی کرد. این بالگرد همچنین قبل از فرود در نزدیکی دهانه بلوا ( Belva ) با عرض نیم مایل ( عرض ۸۰۰ متر ) به رکورد ارتفاع ۵۹ فوتی ( ۱۸ متری ) دست یافت. بالگرد نبوغ ناسا ماموریت خود در تاریخ ۲۵ ژانویه به پایان رساند. او در مجموع ۷۲ بار توانست در سطح مریخ پرواز کند.
این بالگرد توسط وانیزا روپانی ( vaneeza ruppani ) ، دختری در کلاس یازدهم دبیرستانی در آلاباما، که انشایی را به مسابقه «اسم مریخ نورد را انتخاب کن»[ توضیح ۱] [ ۱۴] ناسا فرستاده بود نبوغ نامیده شد. [ ۱۵] در مراحل برنامه ریزی این بالگرد به نام Mars Helicopter Scout[ ۱۶] یا همان بالگرد مریخ[ ۱۷] شناخته شده بود و نام مستعار جینی بعداً به موازات پشتکار مریخ نورد مادر که پرسی معروف شد، مورد استفاده قرار گرفت. [ ۱۸]
↑ Name the Rover
عکس نبوغ (بالگرد)عکس نبوغ (بالگرد)عکس نبوغ (بالگرد)

نبوغ (فیلم ۲۰۰۹). «نبوغ» ( انگلیسی: Ingenious ( 2009 American film ) ) فیلمی در ژانر کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
دالاس رابرتس
جرمی رنر
آیلیت زورر
مارگریت مورو
ریچارد کیند
• ادی جمیسن
عکس نبوغ (فیلم ۲۰۰۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

ingenuity (اسم)
مهارت، استعداد، هوش، صفاء، قوه ابتکار، نبوغ، امادگی برای اختراع

genius (اسم)
استعداد، خوش طبعی، ژنی، دماغ، نابغه، نبوغ

فارسی به عربی

ابداع , عبقری

پیشنهاد کاربران

نبوغ ؛ اندیشه و تفکر ناب.
اندیشه و تفکری که باعث یافتن و پی بردن به ناب ترین حالت ممکن از انبان هر چیزی شود برای نفع بردن و به نوا رسیدن.
مصدر کلمه ی نبوغ کلمه ی نب می باشد و حرف ب در مصدر نب در قانون قلب ها قابل تبدیل به حرف ( ف و ) می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

یعنی کلمه ی نبوغ قابل تبدیل به نووغ و نفوغ در مفاهیمی مثل نفع و نوا می باشد.
نب ، ناب ، نبش ، نبات ، نبی ، نوبل ، و. . .
کلمه ی نبوغ در زوایای مختلف قابل تحلیل و تبیین است ولی نزدیکترین حالت ممکنی که بشود از این کلمه معنا و مفهوم استخراج کرد مرتبط با تحلیل کلمات زیر می باشد.
نفت ؛ از مصدر نف و ناف به معنی ماده ی پُر منفعت و نافع ایجاد شده است.
مدل نگارگری حرف ( ت ) با دو نقطه در انتهای ساختمان کلمه ی نفت مثل سرطان و سرایت یا سطح و مساحت می باشد.
در زمینه ی چیدمان حروف آوایی با چند صورت و نگارگری مختلف باید تحقیقات بیشتری صورت بگیرد تا بتوانیم به حکمت و منظوری که در نوشتن تمام حروف الفبا انجام شده پی ببریم. به طوری که این مبحث اگر به طور کامل تحقیق شود برای خودش یک کتاب مستقل در زمینه ی حکمت ایجاد خط و ادبیات نگارشی در زبان فارسی و عربی می شود.
ناف ناو ؛ عضو نافع ، نفع رسان ، نوا دهنده ،
navigate ؛ پیمایش و ناوبری و جهت یابی از جهت رسیدن به نان و نوا و منفعت

ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد

ناف در وجود جنین و در رحم مادر ، بندی است متصل به جفت که جنین از طریق آن از وجود مادر در داخل رحم نفع می برد و به نفع و نفا یا نوا می رسد.
مرتبط با تحلیل و توضیح متن زیر؛
نفله ؛ نفلة ، نفرت ، نفرین ، نفر ، نفع ، ناف ، نافی ، نافع ، نافله ، انفال و. . .
حرف ( ل ) در قانون قلب ها قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد
از نفع افتادن ، نفع نداشتن ، نفرت برانگیز ، نفرت شده ، نفرین شده
اصطلاح نفرین کردن برای حالتی ایجاد می شود که از نفری که نفع نداشته باشد نفرت داشته باشیم.
هر نفری که نفرت برانگیز باشد نفرین می شود و هر نفری که نفرین شود نفله می شود.

نافله ؛ مصدر این کلیدواژه ، کلمه ی ناف به معنی نفع رسان می باشد.
حرف ( ف ) از محل صدور آوا به دلیل نزدیکی و محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( و ) می باشد.
بر همین مبنا و از طریق این قانون کلمه ی نافله با ریخت ناوله و کلمه ی رایج نوا با اصطلاح به نون و نوایی رسیدن و نفع بردن قابل مشاهده است.
حروف تکاملی به عنوان یک افزونه در ریشه ی ( نف ) و با یک مفهوم مشترک در ساختمان کلمات در ابعاد کاربردی مختلف به عنوان باب خروج در ساختمان کلمات عبارتند از ؛
( ل ر خ ح ع ت د ذ س )
مثل ( نفر نوفل نفخ نفع نفح نفت نوید نفس نفوذ )
به عنوان مثال حکمت حرف س در کلمه ی نفس دارای مفهوم سرایت و مسرت دهنده بودن این منفعت الهی در امر حیات و وجود انسان است.
یا حکمت حرف خ در کلمه ی نَفْخ دارای مفهوم خروج گاز و نافخ بودن این امر می باشد.
یا حکمت حرف ( ر ) در کلمه ی نفر و نفیر دارای مفهوم تکرار نفع رسانی در یک شخص یا یک عمل می باشد.
کلمات مرتبط با کلمه ی نافله در یک راسته ی مفهومی عبارتند از ؛
( نافله نوفل انفال انفاس ناف نافع نفع نفت منفعت نفر نفیر نفرین نفله ناو ناویا نوا نوه نوید ناودانی و. . . )
در قانون مُصَوِّت ها در دو کلمه ی نَف و نِف دو مفهوم دهنده بودن و گیرنده بودن یک منفعت دارای بار معنایی می باشد.
نِف ؛ نفع رساندن مثل نِفادا با ریخت نِوادا به معنی کوه نفع رسان
نَف ؛ نفع رسیدن ، نفع دیدن مثل نَفَر و نفیر و نَفَس و نبیره و نفت
ناف ؛ نافع ، نفع رسان و نفیر و ناو و نوا دهنده
نافله ؛ زمانی برای به نفع نوا رسیدن
نوفل ؛ محل و مکانی برای به نفع نوا رسیدن یا رساندن
نِفله ؛ از نفع افتادن
ناو ، ناف ؛ نوا دهنده
نوه ؛ نفع و نوای زندگانی
ناودانی ؛ کانال و مسیری برای نفع و نوا رساندن
ناویا ؛ مکان به نوا رسیدن
انفال ؛ نُفوس ، افراد نوا گیرنده
نوید ؛ نوا دهنده ، نوید بخش
ناوند ؛ بالشتک خمیر نان برای به نان و نوا رسیدن
نفت ؛ ماده ی پُر منفعت
چنانچه از زاویه ی قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات کاربردی در موقعیت های مختلف با مفهوم مشترک نفع ورود کنیم حرف ( ف و ) قابل تبدیل به حرف ( ب ) نیز می باشد.
یعنی کلمه ی ناف به مفهوم نفع رسان قابل تبدیل به کلمه ی ناب می باشد.
کلماتی که در یک راسته ی دیگر از این مفهوم قابل مشاهده می شود عبارتند از ؛ ناب نبش نبات نوبل نبیع نبیره و. . .
نبش ؛ ناب ترین ضلع ساختمان برای نفع بردن و تردد و عبور و مرور
نبات ؛ ناب ترین حالت ممکن برای استفاده از مصرف قند و شکر به خاطر گرمیانه بودن خاصیت نبات.

به هنگام بودن:نبوغ.
نا به هنگام بودن:پخمه.
به هنگام پای کار بودن:نبوغ.
نُبوغ: تیزهوشی، باهوشی، هوشمندی، فرهوشی
و همچنین :
نبیک نامی است استخراج شده از نبیگ. نبیگ کلمه ای است از زبان فارسی پهلوی از ریشه نبشتن، به معنای کتاب. این کلمه در لغت نامه فارسی پهلوی که به کوشش پروفسور مککنزی استاد دانشگاه Gottingen گردآوری شده و انتشارات دانشگاه آکسفورد آن را به چاپ رسانده است در صفحه 105 به معنای کتاب آورده شده است. همچنین در متون مانوی که به زبان پارسیک ( زبان پهلوی ساسانی ) نوشته شده است "نبیگ نبیشتن" معادل "کتاب نوشتن" به کار برده شده است. سارویه یا کهن دژ نام بنایی بسیار کهن در اصفهان است که در کنار پل شهرستان و در کناره شمالی زاینده رود قرار دارد. این بنا کتابخانه بزرگی بوده است که در آن کتاب های فراوانی نگهداری می شده است. سارویه در حمله اعراب به ایران ویران گردید و اکنون تنها بقایای آن به صورت تپه ای باقی مانده است که بنام "تپه اشرف" معروف است. ابومشعر بلخی گوید:که اندر کهندژ جی سپاهان جایی است به نام سارویه. سارویه به مشرق هم چنان است که اهرام الفانتین مصر به مغرب. آن جای را مسلمین برای پیدا کردن گنج کوبیدند. هنگامی که سارویه را شکافتند و نبیگ ها را برداشتند، آن جای نوشته هایی پیدا کردند بر روی پوست توز. پاره ای به بغداد بردند، بیشتر شان چون ناخوانا بودند به حال خود رها شدند و از میان رفتند.
...
[مشاهده متن کامل]

بسیاری از واژه های عربی ، ریشه ایرانی دارند و این واژه نیز با واژه های نامیک مثلن همانندی دارد که در پهلوی به معنی نامی و نامدار است.
بهتر هست به نابغه بگید فرهوش و به نبوغ بگید فرهوشگی
فرهوشی خیلی چیز جالب نیست باید بگید فرهوشگی
ژنی
تیز هوشی