نبرد موره ( انگلیسی: Battle of Muret ) نبردی است که در ۱۲۱۳ در نزدیکی موره در فرانسه امروزی میان صلیبیون به رهبری سیمون دو مونتفورت و نیروهای متحد کنت نشین تولوز و تاج آراگون به رهبری پدروی دوم و ریموند ششم، کنت تولوز به وقوع پیوست که با پیروزی صلیبیون همراه بود. همچنین این نبرد یکی از برجسته ترین جنگ های صف آرایی شده ( Pitched battle ) در قرون وسطی و آخرین نبرد بزرگ طی جنگ صلیبی کاتاری که منتهی به فتح تولوز توسط صلیبیون و کشته شدن پدروی دوم، پادشاه آراگون شد.
در میانه سال ۱۰۲۲ و ۱۱۶۳، هشت شورای کلیسای محلی کاتارها را محکوم کردند که آخرین آنها در تور برگزار شد که طی آن اعلام شد که آلبیگایی ها باید به زندان افتاده و اموال آنها مصادره شود. سومین شورای لاتران که در سال ۱۱۷۹ برگزار شد، این محکومیت را تأیید و تکرار کرد. تلاش های دیپلماتیک اینوسنت سوم برای عقب راندن کاتاریسم با موفقیت کمی روبه رو شد. پس از قتل نمایندهٔ تام الاختیار پاپ، پیر دو کاستلنو، ظن اینوسنت به ریمون ششم، کنت تولوز، پاپ جنگ صلیبی جدیدی علیه کاتارها اعلام کرد. وی زمین های کاتارهای بدعت گذار را به اشراف فرانسوی که در این جنگ صلیبی شرکت کنند، پیشنهاد کرد. [ ۱۷]
با آغاز حرکت صلیبیون به سمت جنوب و فتح بزیه و کارکاسون، سیمون مونتفورت، از اشراف برجسته فرانسوی، پس از تصرف کارکاسون به عنوان فرمانده صلیبیون انتخاب شد[ ۱۸] و کنترل نواحی همجون کارکاسون آلبی و بزیه به وی داده شد. پس از سقوط کارکاسون دیگر شهرا بدون جنگ تسلیم صلیبیون شدند. آلبی، کاستلنوداری، کستر، فانژو، لیموکس، لومبرز و مونتریال به سرعت طی پاییز سقوط کردند. [ ۱۹]
برای مقابله با صلیبیون، کاتارها رو به پدروی دوم آراگون آوردند و از وی درخواست کمک کردند. پدروی دوم در سال ۱۲۰۴ توسط اینوسنت سوم به عنوان پادشاه تاج گذاری کرد. وی با موروها در اسپانیا جنگیده بود، و در نبرد لاس ناواس دتلوسا شرکت کرده بود. [ ۲۰] با این حال خواهرش النور با ریمون چهارم ازدواج کرده بود که امر اتحاد میان آنها تضمین کرده بود. [ ۲۱] پدرو با استفاده از پیروزی هایش در جنوب علیه مورها، همچنین اعزام کردن نمایندگانی به رم، درصدد بود تا پاپ متقاعد سازد که جنگ صلیبی را متوقف کند. اینوسنت به پدرو اعتماد داشت و امیدوار بود جنگ صلیبی کاتاری را به زودی به پایان برساند تا جنگ صلیبی جدیدی در اراضی مقدس آغاز کند. از آنجایی که کاتارها شکست های زیادی را متحمل شده بودند و حذف اسقف هایی که نسبت به بدعت گذاران بسیار آسان گیر بودند، وی معتقد بود که زمان صلح در لانگداک فرارسیده است. در ۱۵ ژانویه ۱۲۱۳، اینوسنت نامه ای به نماینده اش و اسقف تازه منصوب شده ناربون، ارنو امالریک، و سیمون مونتفورت نامه نوشت. وی سیمون را برای حملاتش به مسیحیان سرزنش کرد و دستور داد سرزمین هایی که تصرف کرده بود بازگرداند. همچنین، اینوسنت تمامی امتیازهای صلیبیون را لغو کرد و به سیمون دستور داد که او و نمایندگانش شورایی را برپا و به صحبت ها و نظرات پدرو گوش دهند و نتیجه را به وی گزارش دهند. [ ۲۲] [ ۲۳] پدرو با این استدلال که ریمون تولوز آماده توبه است، از شورا درخواست کرد تا زمین های ریمون را به وی بازگرداند. اگر این شرایط از نظر شورا قابل قبول نیست، قلمرو ریمون را به پسرش واگذار کنند و خود اون نیز به جنگ صلیبی در شرق عازم شود. شورا نظرات و توصیه های پدرو رو رد و از تبرئه و عفو ریمون امتناع کرد و اصرار داشت که اراضی پدرو معتقد است به کنت تولوز بازگردانده شوند، هنوز تحت تأثیر کاتاریسم است. [ ۲۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر میانه سال ۱۰۲۲ و ۱۱۶۳، هشت شورای کلیسای محلی کاتارها را محکوم کردند که آخرین آنها در تور برگزار شد که طی آن اعلام شد که آلبیگایی ها باید به زندان افتاده و اموال آنها مصادره شود. سومین شورای لاتران که در سال ۱۱۷۹ برگزار شد، این محکومیت را تأیید و تکرار کرد. تلاش های دیپلماتیک اینوسنت سوم برای عقب راندن کاتاریسم با موفقیت کمی روبه رو شد. پس از قتل نمایندهٔ تام الاختیار پاپ، پیر دو کاستلنو، ظن اینوسنت به ریمون ششم، کنت تولوز، پاپ جنگ صلیبی جدیدی علیه کاتارها اعلام کرد. وی زمین های کاتارهای بدعت گذار را به اشراف فرانسوی که در این جنگ صلیبی شرکت کنند، پیشنهاد کرد. [ ۱۷]
با آغاز حرکت صلیبیون به سمت جنوب و فتح بزیه و کارکاسون، سیمون مونتفورت، از اشراف برجسته فرانسوی، پس از تصرف کارکاسون به عنوان فرمانده صلیبیون انتخاب شد[ ۱۸] و کنترل نواحی همجون کارکاسون آلبی و بزیه به وی داده شد. پس از سقوط کارکاسون دیگر شهرا بدون جنگ تسلیم صلیبیون شدند. آلبی، کاستلنوداری، کستر، فانژو، لیموکس، لومبرز و مونتریال به سرعت طی پاییز سقوط کردند. [ ۱۹]
برای مقابله با صلیبیون، کاتارها رو به پدروی دوم آراگون آوردند و از وی درخواست کمک کردند. پدروی دوم در سال ۱۲۰۴ توسط اینوسنت سوم به عنوان پادشاه تاج گذاری کرد. وی با موروها در اسپانیا جنگیده بود، و در نبرد لاس ناواس دتلوسا شرکت کرده بود. [ ۲۰] با این حال خواهرش النور با ریمون چهارم ازدواج کرده بود که امر اتحاد میان آنها تضمین کرده بود. [ ۲۱] پدرو با استفاده از پیروزی هایش در جنوب علیه مورها، همچنین اعزام کردن نمایندگانی به رم، درصدد بود تا پاپ متقاعد سازد که جنگ صلیبی را متوقف کند. اینوسنت به پدرو اعتماد داشت و امیدوار بود جنگ صلیبی کاتاری را به زودی به پایان برساند تا جنگ صلیبی جدیدی در اراضی مقدس آغاز کند. از آنجایی که کاتارها شکست های زیادی را متحمل شده بودند و حذف اسقف هایی که نسبت به بدعت گذاران بسیار آسان گیر بودند، وی معتقد بود که زمان صلح در لانگداک فرارسیده است. در ۱۵ ژانویه ۱۲۱۳، اینوسنت نامه ای به نماینده اش و اسقف تازه منصوب شده ناربون، ارنو امالریک، و سیمون مونتفورت نامه نوشت. وی سیمون را برای حملاتش به مسیحیان سرزنش کرد و دستور داد سرزمین هایی که تصرف کرده بود بازگرداند. همچنین، اینوسنت تمامی امتیازهای صلیبیون را لغو کرد و به سیمون دستور داد که او و نمایندگانش شورایی را برپا و به صحبت ها و نظرات پدرو گوش دهند و نتیجه را به وی گزارش دهند. [ ۲۲] [ ۲۳] پدرو با این استدلال که ریمون تولوز آماده توبه است، از شورا درخواست کرد تا زمین های ریمون را به وی بازگرداند. اگر این شرایط از نظر شورا قابل قبول نیست، قلمرو ریمون را به پسرش واگذار کنند و خود اون نیز به جنگ صلیبی در شرق عازم شود. شورا نظرات و توصیه های پدرو رو رد و از تبرئه و عفو ریمون امتناع کرد و اصرار داشت که اراضی پدرو معتقد است به کنت تولوز بازگردانده شوند، هنوز تحت تأثیر کاتاریسم است. [ ۲۳]
wiki: نبرد موره