«نبرد حرامزادگان»[ ۱] [ ۲] ( به انگلیسی: Battle of the Bastards ) نهمین اپیزود از فصل ششم سریال درام - فانتزی آمریکایی، بازی تاج وتخت و به طور کلی پنجاه و نهمین اپیزود پخش شده از این مجموعه است. این اپیزود در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۶ از شبکه کابلی اچ بی او به نمایش درآمد. [ ۳]
نام این قسمت اشاره به نبرد میان رمزی بولتون و جان اسنو دارد که هر دو حرامزاده هستند. بیشتر حوادث این قسمت مربوط به این نبرد هست؛ هرچند که خط داستانی دنریس تارگرین هم در آن گنجانده شده است.
نبرد حرامزادگان نقدها و تحسین های جهانی را دریافت کرد و از آن به عنوان یکی از بهترین قسمت های سریال نام برده شد.
دنریس و تیریون درصدد مقابله کردن با برده دارانی هستند که به شهر حمله کرده اند. آنها با برده داران وارد مذاکره می شوند و دنریس به برده داران پیشنهاد تسلیم شدنشان را می دهد. در همین حال دنریس سوار یکی از اژدهاهایش می شود و همراه دیگر اژدها کشتی هایی را که به مرین حمله کرده اند را به آتش می کشد. گری ورم هم دو نفر از رهبران حمله را می کشد. در همین حال نیز داریو با ارتش دوتراکی ها وارد دروازه شهر شده و ارتش پسران هارپی را نابود می کند.
کمی بعد یارا و تیون گریجوی وارد هرم مرین می شوند و با دنریس مذاکره می کنند. آن ها ناوگان کشتی های خود را به دنریس پیشنهاد می کنند در صورتی که دنریس یورن گریجوی را از بین ببرد و جزایر آهن را به رسمیت بشناسد. دنریس هم این شرط را قبول می کند ولی در صورتی که جزایر آهن دست از تجاوز و حمله بردارند.
قبل از نبرد، جان اسنو و سانسا استارک به همراه تورموند و داوس سیورث با رمزی بولتون ملاقات می کنند. رمزی به جان و خاندانی که به جان ملحق شده اند پیشنهاد صلح می دهد اما این پیشنهاد پذیرفته نمی شود. جان که با ریخته شدن خون افراد هر دو ارتش مخالف است، به رمزی پیشنهاد نبرد تن به تن می دهد که این پیشنهاد هم باز پذیرفته نمی شود. شب قبل از نبرد، جان به همراه سانسا و تورموند و داوس به تحلیل نبرد می پردازند و سانسا به جان هشدار می دهد که هرکاری که رمزی می خواهد که جان انجام دهد را انجام ندهد. همچنین وی پیش بینی می کند که ریکان خواهد مرد. سپس جان از ملیساندرا می خواهد که در صورت شکست خوردن در نبرد، او را زنده نکند. در همان موقع داوس با پیدا کردن مجسمهٔ گوزن در میان هیزم های سوخته شده متوجه مرگ هولناک «شیرین» می شود. روز بعد، قبل از نبرد، رمزی ریکان را همراه خودش می آورد و او را آزاد می کند. به وی می گوید که می بایست به سوی جان بدود. هنگامی که ریکان به سوی جان گام برمی دارد رمزی به سمت ریکان تیر پرتاب می کند. با وجود تلاش های جان، ریکان تیر خورده و می میرد. جان احساساتی شده و به سوی ارتش بولتون هجوم می آورد. ارتش او هم همراه وی به سوی ارتش بولتون هجوم می آورد. در زمانی که ارتش جان نزدیک به فروپاشی و نابودی هست، پیتر بیلیش و شوالیه های ویل به کمک وی می آورند و ارتش بولتون ها را از میان می برند. رمزی که خود را در حال شکست می بیند، به سوی وینترفل بر می گردد ولی ارتش جان به سوی قلعه هجوم می آورند و جان رمزی را کتک می زند. در آخر، جسد ریکان در سردابه وینترفل نزدیک قبر ند استارک دفن می گردد و رمزی خوراک سگ های شکاری خودش می شود. در آخرین سکانس سانسا که مرگ رمزی را می بیند، با لبخندی سگدانی را ترک می کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنام این قسمت اشاره به نبرد میان رمزی بولتون و جان اسنو دارد که هر دو حرامزاده هستند. بیشتر حوادث این قسمت مربوط به این نبرد هست؛ هرچند که خط داستانی دنریس تارگرین هم در آن گنجانده شده است.
نبرد حرامزادگان نقدها و تحسین های جهانی را دریافت کرد و از آن به عنوان یکی از بهترین قسمت های سریال نام برده شد.
دنریس و تیریون درصدد مقابله کردن با برده دارانی هستند که به شهر حمله کرده اند. آنها با برده داران وارد مذاکره می شوند و دنریس به برده داران پیشنهاد تسلیم شدنشان را می دهد. در همین حال دنریس سوار یکی از اژدهاهایش می شود و همراه دیگر اژدها کشتی هایی را که به مرین حمله کرده اند را به آتش می کشد. گری ورم هم دو نفر از رهبران حمله را می کشد. در همین حال نیز داریو با ارتش دوتراکی ها وارد دروازه شهر شده و ارتش پسران هارپی را نابود می کند.
کمی بعد یارا و تیون گریجوی وارد هرم مرین می شوند و با دنریس مذاکره می کنند. آن ها ناوگان کشتی های خود را به دنریس پیشنهاد می کنند در صورتی که دنریس یورن گریجوی را از بین ببرد و جزایر آهن را به رسمیت بشناسد. دنریس هم این شرط را قبول می کند ولی در صورتی که جزایر آهن دست از تجاوز و حمله بردارند.
قبل از نبرد، جان اسنو و سانسا استارک به همراه تورموند و داوس سیورث با رمزی بولتون ملاقات می کنند. رمزی به جان و خاندانی که به جان ملحق شده اند پیشنهاد صلح می دهد اما این پیشنهاد پذیرفته نمی شود. جان که با ریخته شدن خون افراد هر دو ارتش مخالف است، به رمزی پیشنهاد نبرد تن به تن می دهد که این پیشنهاد هم باز پذیرفته نمی شود. شب قبل از نبرد، جان به همراه سانسا و تورموند و داوس به تحلیل نبرد می پردازند و سانسا به جان هشدار می دهد که هرکاری که رمزی می خواهد که جان انجام دهد را انجام ندهد. همچنین وی پیش بینی می کند که ریکان خواهد مرد. سپس جان از ملیساندرا می خواهد که در صورت شکست خوردن در نبرد، او را زنده نکند. در همان موقع داوس با پیدا کردن مجسمهٔ گوزن در میان هیزم های سوخته شده متوجه مرگ هولناک «شیرین» می شود. روز بعد، قبل از نبرد، رمزی ریکان را همراه خودش می آورد و او را آزاد می کند. به وی می گوید که می بایست به سوی جان بدود. هنگامی که ریکان به سوی جان گام برمی دارد رمزی به سمت ریکان تیر پرتاب می کند. با وجود تلاش های جان، ریکان تیر خورده و می میرد. جان احساساتی شده و به سوی ارتش بولتون هجوم می آورد. ارتش او هم همراه وی به سوی ارتش بولتون هجوم می آورد. در زمانی که ارتش جان نزدیک به فروپاشی و نابودی هست، پیتر بیلیش و شوالیه های ویل به کمک وی می آورند و ارتش بولتون ها را از میان می برند. رمزی که خود را در حال شکست می بیند، به سوی وینترفل بر می گردد ولی ارتش جان به سوی قلعه هجوم می آورند و جان رمزی را کتک می زند. در آخر، جسد ریکان در سردابه وینترفل نزدیک قبر ند استارک دفن می گردد و رمزی خوراک سگ های شکاری خودش می شود. در آخرین سکانس سانسا که مرگ رمزی را می بیند، با لبخندی سگدانی را ترک می کند.
wiki: نبرد حرامزادگان