[ویکی نور] نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و إثبات جدوی الدعاء، اثر میر محمدباقر داماد (متوفی 1041ق)، رساله ای است درباره مسئله بداء و به مناسبت نقد فخر رازی به شیعه در باب بداء و پاسخ خواجه نصیر طوسی پرداخته و نظر خود را در تبیین این مسئله آورده است
کتاب حاضر یکی از آثار مهم کلامی میرداماد است؛ چه، اینکه در آراء تمام اندیشمندان پس از او، جای پای این رساله به چشم می خورد
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز و مطالب مشتمل بر یک دیباچه و سه بخش کلی است.
در مقدمه مصحح، پس از نگرشی کوتاه به خصایص کلام شیعه دوازده امامی، از جمله منصوص بودن امامت، رجعت، تقیه و بداء و ارائه کتابنامه ای در آن، به تحلیل آموزه بداء پرداخته شده است
مؤلف در دیباچه رساله، با نقل کلام امام فخر رازی، بیان خود را آغاز می کند. فخر رازی در کتاب «محصل» گوید: شیعه با استفاده از دو اصل بداء و تقیه، خود را از هر اشتباه و کذبی مبرا می نمایند. همی گویند در آینده ما دارای حکومت و عزت خواهیم شد و وقتی بدان دست نمی یابند، گویند بداء شده است و وقتی حرفی می زنند و بعد معلوم می گردد که خطا و باطل بوده، گویند تقیتا گفتیم. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «نقد المحصل» به پاسخ از این افتراء برآمده و گوید: اولا خبر بداء خبر واحد است - در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) - و موجب علم و عمل بدان نیست و ثانیا تقیه مورد خاص دارد و در تمام موارد جایز نیست
محقق داماد از کلام امام فخر رازی برمی آشوبد و کلام خواجه نصیرالدین طوسی را در مسئله تقیه مورد قبول و در مسئله بداء مورد اشکال قرار داده و می گوید: اولا مسئله از طریق اهل سنت نیز مطرح گردیده و پاره ای از آیات قرآنی دال بر آن است. ثانیا خبر روایت بداء در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ص) غیر قابل قبول است و معارض با اخبار باب امامت ائمه اثناعشری(ع) است و بر اساس مبنای فوق، پایه بخش نخستین رساله خود را پی می نهد
کتاب حاضر یکی از آثار مهم کلامی میرداماد است؛ چه، اینکه در آراء تمام اندیشمندان پس از او، جای پای این رساله به چشم می خورد
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز و مطالب مشتمل بر یک دیباچه و سه بخش کلی است.
در مقدمه مصحح، پس از نگرشی کوتاه به خصایص کلام شیعه دوازده امامی، از جمله منصوص بودن امامت، رجعت، تقیه و بداء و ارائه کتابنامه ای در آن، به تحلیل آموزه بداء پرداخته شده است
مؤلف در دیباچه رساله، با نقل کلام امام فخر رازی، بیان خود را آغاز می کند. فخر رازی در کتاب «محصل» گوید: شیعه با استفاده از دو اصل بداء و تقیه، خود را از هر اشتباه و کذبی مبرا می نمایند. همی گویند در آینده ما دارای حکومت و عزت خواهیم شد و وقتی بدان دست نمی یابند، گویند بداء شده است و وقتی حرفی می زنند و بعد معلوم می گردد که خطا و باطل بوده، گویند تقیتا گفتیم. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «نقد المحصل» به پاسخ از این افتراء برآمده و گوید: اولا خبر بداء خبر واحد است - در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) - و موجب علم و عمل بدان نیست و ثانیا تقیه مورد خاص دارد و در تمام موارد جایز نیست
محقق داماد از کلام امام فخر رازی برمی آشوبد و کلام خواجه نصیرالدین طوسی را در مسئله تقیه مورد قبول و در مسئله بداء مورد اشکال قرار داده و می گوید: اولا مسئله از طریق اهل سنت نیز مطرح گردیده و پاره ای از آیات قرآنی دال بر آن است. ثانیا خبر روایت بداء در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ص) غیر قابل قبول است و معارض با اخبار باب امامت ائمه اثناعشری(ع) است و بر اساس مبنای فوق، پایه بخش نخستین رساله خود را پی می نهد