نبذه

لغت نامه دهخدا

( نبذة ) نبذة. [ ن َ ذَ ] ( ع اِ ) ناحیة. ( اقرب الموارد ) ( از مهذب الاسماء ) ( معجم متن اللغة ). نُبْذة. گوشه و کرانه. یقال : جلس نبذة. ( از منتهی الارب ) ( از معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || چیز کم و آسان از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ). کمی. قلیلی. ( یادداشت مؤلف ). || پاره ای ازهر چیزی. ( ناظم الاطباء ). قطعه ای از چیزی علی حده. ( از اقرب الموارد ). پاره ای. ( دستوراللغة ). ج ، نُبَذ.

نبذة. [ ن ُ ذَ ] ( ع اِ ) نَبذَة. رجوع به نَبْذة شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَّبَذَهُ: آن را دور انداخت - آن را پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکن...
ریشه کلمه:
نبذ (۱۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

کلمه ( نبذه ) از ماده ( نون - باء - ذال ) است ، که بمعنای دور انداختن است .

بپرس