نباهت
لغت نامه دهخدا
نباهة. [ ن َ هََ ] ( ع مص ) بزرگوار گردیدن. ( زوزنی ). بزرگوار شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بزرگ گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). شرف یافتن. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ) ( از المنجد ). || نام آور گردیدن. ( ازمنتهی الارب ) ( آنندراج ). معروف شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). اشتهار یافتن. ( از اقرب الموارد ). بلندنام شدن. ( از معجم متن اللغة ). شهرت یافتن. مقابل خمول. ( از المنجد ). مشهور شدن. ( غیاث اللغات ). || ( اِمص ) شرف. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || زیرکی. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || مقابل خمول. ( المنجد ). نام آوری. شهرت. رجوع به نباهت شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شریف شدن.
۳. شرف.
۴. زیرکی.
پیشنهاد کاربران
نباهت : نجابت ، بزرگواری ، شریف ، مشهور ، خوشنام