نیتینول ( به انگلیسی: Nitinol ) یا آلیاژ نیکل - تیتانیوم یکی از آلیاژهای حافظه دار مهم است. خواص این آلیاژ اولین بار در سال ۱۹۶۲ در آزمایشگاه مهمات نیروی دریایی آمریکا[ ۱] کشف شده است. [ ۲] بوهلر و همکاران ایشان در آزمایشگاه مهمات نیروی دریایی آمریکا با استفاده از روش های بلورشناسی به صورت کیفی نشان دادند که یک استحاله مارتنزیتی ( بدون نفوذ ) عامل این خواص حافظه داری است. [ ۳]
آلیاژهای نایتینول دارای دو ویژگی متمایز و منحصر به فرد هستند: اثر حافظه شکل ( SME ) و سوپر الاستیک. حافظه دار بودن، توانایی نیتینول برای تغییر شکل در یک درجه سانتیگراد است و سپس شکل اولیه خود را پس از گرم کردن تا بالای دمای «تحول»، بازیابی می کند. سوپرالاستیسیتی در یک محدوده کوچک دما، بالای دمای تبدیل آن اتفاق می افتد. در این حالت، حرارتی برای بازیابی حالت بی شکل لازم نیست، و مواد انعطاف پذیری فوق العاده ای دارند که حدوداً ۱۰ تا ۳۰ برابر فلز معمولی است.
کلمه نایتینول از ترکیب آن و جایگاه کشف آن ( مایع نیکل تیتانیوم - نیروی دریایی ) مشتق شده است. ویلیام جی بوهلر همراه با فردریک وانگ خواص آن را در طول تحقیق در آزمایشگاه قایقرانی دریایی در سال ۱۹۵۹ کشف کردند. بوهلر در تلاش برای ایجاد مخروط نوک موشکی بهتر بود، که بتواند در برابر خستگی، گرما و نیروی ضربه مقاومت کند. پس از اینکه بوهلر متوجه شد که آلیاژ نیکل و تیتانیوم ۱: ۱ می تواند این کار را انجام دهد، در سال ۱۹۶۱ نمونه ای را در جلسه مدیریت آزمایشگاه ارائه داد. نمونه، که مانند یک آکوردئون پیچ خورده بود، توسط شرکتکنندگان دست به دست چرخید. یکی از آن ها حرارت به نمونه اعمال کرد و به طرز شگفت انگیزی نوار آکاردئون، شکل کشیده و قبلی اش را گرفت. در حالی که کاربردهای بالقوه برای نایتینول بلافاصله شناسایی شدند، تلاش های عملی برای تجاری کردن آن تا یک دهه بعد صورت نگرفت. این تأخیر عمدتاً به دلیل سختی بیش از اندازه ذوب شدن، پردازش و ماشینکاری آلیاژ بود. حتی این تلاش ها با چالش های مالی مواجه شد که تا دهه ۱۹۸۰، برطرف نشد.
کشف اثر حافظه دار بودن به طور کلی از سال ۱۹۳۲ آغاز می شود، زمانی که شیمیدان سوئد آرنه اولاندر برای اولین بار این خاصیت را در آلیاژهای طلا کادمیوم مشاهده کرد. همان اثر در آلیاژ مس - برنج در اوایل دهه ۱۹۵۰ مشاهده شد. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآلیاژهای نایتینول دارای دو ویژگی متمایز و منحصر به فرد هستند: اثر حافظه شکل ( SME ) و سوپر الاستیک. حافظه دار بودن، توانایی نیتینول برای تغییر شکل در یک درجه سانتیگراد است و سپس شکل اولیه خود را پس از گرم کردن تا بالای دمای «تحول»، بازیابی می کند. سوپرالاستیسیتی در یک محدوده کوچک دما، بالای دمای تبدیل آن اتفاق می افتد. در این حالت، حرارتی برای بازیابی حالت بی شکل لازم نیست، و مواد انعطاف پذیری فوق العاده ای دارند که حدوداً ۱۰ تا ۳۰ برابر فلز معمولی است.
کلمه نایتینول از ترکیب آن و جایگاه کشف آن ( مایع نیکل تیتانیوم - نیروی دریایی ) مشتق شده است. ویلیام جی بوهلر همراه با فردریک وانگ خواص آن را در طول تحقیق در آزمایشگاه قایقرانی دریایی در سال ۱۹۵۹ کشف کردند. بوهلر در تلاش برای ایجاد مخروط نوک موشکی بهتر بود، که بتواند در برابر خستگی، گرما و نیروی ضربه مقاومت کند. پس از اینکه بوهلر متوجه شد که آلیاژ نیکل و تیتانیوم ۱: ۱ می تواند این کار را انجام دهد، در سال ۱۹۶۱ نمونه ای را در جلسه مدیریت آزمایشگاه ارائه داد. نمونه، که مانند یک آکوردئون پیچ خورده بود، توسط شرکتکنندگان دست به دست چرخید. یکی از آن ها حرارت به نمونه اعمال کرد و به طرز شگفت انگیزی نوار آکاردئون، شکل کشیده و قبلی اش را گرفت. در حالی که کاربردهای بالقوه برای نایتینول بلافاصله شناسایی شدند، تلاش های عملی برای تجاری کردن آن تا یک دهه بعد صورت نگرفت. این تأخیر عمدتاً به دلیل سختی بیش از اندازه ذوب شدن، پردازش و ماشینکاری آلیاژ بود. حتی این تلاش ها با چالش های مالی مواجه شد که تا دهه ۱۹۸۰، برطرف نشد.
کشف اثر حافظه دار بودن به طور کلی از سال ۱۹۳۲ آغاز می شود، زمانی که شیمیدان سوئد آرنه اولاندر برای اولین بار این خاصیت را در آلیاژهای طلا کادمیوم مشاهده کرد. همان اثر در آلیاژ مس - برنج در اوایل دهه ۱۹۵۰ مشاهده شد. [ ۴]
wiki: نایتینول