نایافتن

لغت نامه دهخدا

نایافتن. [ ت َ ] ( مص منفی ) نیافتن. به دست نیاوردن. تحصیل نکردن :
سمع و بصر و ذوق و شم و حس که بدو یافت
جوینده ز نایافتن خیر امان را.
ناصرخسرو.
چنان راغب مشو در جستن کام
که از نایافتن رنجی سرانجام.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

بپرس