ناگسسته


مترادف ناگسسته: پیوسته، متصل، ناگسیخته، وصل، پیاپی، متوالی، مداوم

متضاد ناگسسته: گسسته

لغت نامه دهخدا

ناگسسته. [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) متواتر. متوالی. پیاپی. قطعناشده. غیرمنقطع :
بر تو دوام نعمت حق ناگسسته باد
وز من دوام نعمت تو باد ناگسل.
سوزنی.
مقابل گسسته. رجوع به گسسته شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس