ناگزیرند جمع هستش پس معنی اش میشه ناچار هستند
ناگزیر میشه ناچار
برای مثال : ای پسر که مردمان تا زنده اند از دوستان ناگزیرند
ناگزیر میشه ناچار
برای مثال : ای پسر که مردمان تا زنده اند از دوستان ناگزیرند
ناگزیرند یعنی ناچار هستند
بچه ها جمع هستش
ناگزیر ناچار
ولی این جمع نیست
بچه ها جمع هستش
ناگزیر ناچار
ولی این جمع نیست
ناگزیر ناچار مجبور
ناگزیر ناچار
دیوانه
ناچار اند مجبور به ان کار
ناگزیرند=ناچار هستن
مجبور
ناچارند
فراری ان
ناچار . مجبور .
ناچار
معنای این واژه ، مجبور یا ناچار است که به جمع اشاره دارد و برای جمع بکار میرود.
ناچارنز
نمیپزیرند
ناچارند_چاره ای ندارند
ناجار. . . . . مجبور
ناچار. . . مجبور
این واژه از لحاظ معنی با کلمه ناگزیر فرقی نمیکند و هر دو معنی ناچار را دارند
ناچارند راه دیگری ندارند
مجبور ناچار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)