چاره نا پذیر، ناگریز، غیر قابل مقاومت
ناگریز
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
من تا الان فکر میکردن ناگریز هست ولی الان فهمیدم ناگزیر هست.
هردو یک معنی میدن. فکر کنم ناگریز طی چند سال بخاطر دلایل زبانی بوجود امده.
هردو یک معنی میدن. فکر کنم ناگریز طی چند سال بخاطر دلایل زبانی بوجود امده.
حتماً
ناگریز:بدون راه فرار
ناگزیر:ناچار
این دو رو اشتباه نکنین
ناگزیر:ناچار
این دو رو اشتباه نکنین
گرفتار و رهاناپذیر.
بدون راه چاره ناچار بدون راه حل
ناگریز = گریز ناپذیر
ناگزیز یعنی ناچار
ناگریز ： بی راه حل
بی راه حل
اینکه از روی شانس معنی کنید که درست نیست، ما دوتا کلمه داریم :
گریز: به معنی فرار ، که گاهی اوقات به جای گزیر استفاده میشه که اشتباه هست و غلط مصطلح ، کلمه ی ناگریز به طور کلی غلط و اشتباه است.
گزیر: به معنی چاره و راه حل ، ناگزیر به معنی ناچار و بی راه حل .
... [مشاهده متن کامل]
این بیت شیخ سعدی همه چیز رو مشخص میکنه:
به کین آوری با کسی برستیز
که از وی گزیرَت بُوَد یا گریز
گریز: به معنی فرار ، که گاهی اوقات به جای گزیر استفاده میشه که اشتباه هست و غلط مصطلح ، کلمه ی ناگریز به طور کلی غلط و اشتباه است.
گزیر: به معنی چاره و راه حل ، ناگزیر به معنی ناچار و بی راه حل .
... [مشاهده متن کامل]
این بیت شیخ سعدی همه چیز رو مشخص میکنه:
به کین آوری با کسی برستیز
که از وی گزیرَت بُوَد یا گریز
ناچار.
کسی با لین کلمه برام جمله می گه
کسی با لین کلمه برام جمله می گه
همون ناچارع دگ هزار نفر گفتن
به نظر من معنی ناگریز میشه …ناچار
ناگزیر =ناچار
مجبور.
مترادف ناگربز
مترادف ناگربز
بی چاره
به نظر من هم یعنی ناچار اما اونوقت فرق ناگریز با ناگزیر در چیست
به نظر من یعنی ناگهانی، خود به خود ، مجبور
ناچار، گرفتار
نا چار بودن بنظرم
لابد
لاعلاج
ناگریز. . . . . . . .
از وژگان پشتوانه ایی برای گزیر. . . . . ناگزیر. . . . . .
در چم جایی برای فرار نبودن. . . . . . در چم ناچار
از وژگان پشتوانه ایی برای گزیر. . . . . ناگزیر. . . . . .
در چم جایی برای فرار نبودن. . . . . . در چم ناچار
بدون راه فرار
لاجرم
گرفتار ، مجبور
ناچار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)