ناگذاره
لغت نامه دهخدا
- سوراخ ناگذاره ؛ سوراخی که بن آن بسته باشد و به سوی خارج راهی نداشته باشد. ( ناظم الاطباء ). که بادرو و دررونداشته باشد. که از سوئی به سوی دیگر به هوا متصل نشود. ( یادداشت مؤلف ): مشکاة؛ سوراخ ناگذاره که چراغ نهند در وی. ( منتهی الارب ).
- کوچه ناگذاره ؛ کوچه بن بست که گذارگاه نداشته باشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
* کوچهٴ ناگذاره: [قدیمی] کوچۀ بن بست.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید