ناکوری

لغت نامه دهخدا

ناکوری. ( اِخ ) ( شیخ... ) حسین ناکوری. از عرفای هند است. او راست : تفسیر قرآن و شرحی بر سوانح العشاق غزالی و شرح قسم سوم مفتاح العلوم سکاکی. وی به سال 901 هَ. ق. درگذشته است. ( ازریحانة الادب ج 4 ص 160 از خزینة الاصفیاء ج 1 ص 406 ).

ناکوری. ( اِخ ) حمیدالدین. از مریدان شیخ شهاب الدین سهروردی و از عارفان و شاعران قرن هفتم هجری است. وی در ولایت ناکور هندوستان به زراعت اشتغال داشت و از دست معین الدین چشتی ( متوفی 634 هَ. ق. ) خرقه پوشیده است. رسالاتی در تصوف تصنیف کرده است ، از آنجمله است : رساله راحت القلوب و عشق نامه. او راست :
آن را که به تهمت معاصی گیرد
هر عذر که گوید همه را بپذیرد
وآن را که به دوستی بخواند در پیش
با تیغ بلا سرش ز تن برگیرد.
رجوع به ریاض العارفین ص 104 و ریحانة الادب ج 4 ص 161 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس