ناکس

/nAkes/

مترادف ناکس: بخیل، بی غیرت، پست، پست فطرت، جبان، حقیر، ذلیل، رذل، سفله، فرومایه، لئیم، ناجوانمرد، ناقلا

معنی انگلیسی:
base, common, blackguard, dirty, dog, rascal, rogue, shabby, vile, villain, jerk, jerky, ignoble (person), coward(ly)

لغت نامه دهخدا

ناکس. [ ک َ ] ( ص مرکب ) بدسرشت. فرومایه. کمینه. دون. پست. خوار. ذلیل. ( از ناظم الاطباء ). دنی. ( دهار ) ( منتهی الارب ). خسیس. ( زمخشری ) ( دهار ). مردم فرومایه و بدجوهر. ( آنندراج ). رذل. ( ترجمان القرآن ) ( منتهی الارب ). نالایق. نااهل. ( غیاث ). جلف. ( زمخشری ). زفت. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). لئیم. ( مجمل اللغة ) ( دهار ) ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ): ناکسان ؛ اوباش. ( مهذب الاسماء ). دنیع. دَنِع. دانی. مُدخَل. سقیط. دعرور. خوثع. صمصم. صنبور. قَهمَد. کُرَّز. کتیع. مُکَرَّز.اسلغ. خِنسِر. قِهطِم. مَلَطَّم. اَلکَد. حمنشر. لکیع. لَقیطَه. قابیاء. زُمَّح. زَنیم. قُصعُل. اَزیَب. قَرثَع. صعفوق. عَوَذ. عواذ. غُس . غَنثَر یا غُنثَریا غُنثُر. مُغَربَل. عِکل یا عُکل. عِنقاش. اعقد. عَزِه. عِزهاة. عزهاء. عِنزِهو. عنزهوة. عُنزُهانی .جفیس. جفیس. ذِم. رَثِع. نَبِر. نذل. نذیل. بَشِع. طغام. طمرس. طمل. جبس. جبوس. جبیس. شَرَط. جلنفع. وقب. لکوع. سفلةالناس. ( از منتهی الارب ). رذل. بلایه. فرومایه. سفله. وضیع. رذیل. ارذل. نانجیب :
گرچه نامردم است آن ناکس
بشود سیر از او دلم ؟ برگس !
رودکی ( ؟ )
اگر این می به ابر اندر به چنگال عقابستی
از او تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی.
رودکی.
اگر نه همه کار تو باژگونه
چرا آنکه ناکس تر او را نوازی.
مصعبی.
که رستم کک دزد ناکس گرفت
شد آن پهلوان زآن دلیری شگفت.
فردوسی.
اندر این شهر بسی ناکس برخاسته اند
همه خرطبع و همه احمق و بی دانش و دند.
لبیبی.
به دست خود گلوی خود بریدن
به از بیغاره ناکس شنیدن.
فخرالدین اسعد.
در او رنج باید کشیدن بسی
جفا بردن از دست هر ناکسی.
اسدی.
ناکس به تو جز محنت و خواری نرساند
گر تو به مثل بر فلک ماه رسانیش.
ناصرخسرو.
گر شرمت است از آنکه پی ناکسی روی
پرهیز کن ز ناکس و با او مکش زمام.
ناصرخسرو.
نگوید کس که ناکس جز به چاه است
اگرچه برشود ناکس به کیوان.
ناصرخسرو.
راز از همه ناکسان نهان بایدداشت
و اسرار، نهان ز ابلهان باید داشت.
خیام.
ما را چه از آنکه ناکسی بد گوید
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

جان ناکس ( و. ۱۵۱۵ - ف. ۱۵۷۲ م . ) مصلح دینی نویسنده و سیاستمدار اسکاتلندی . در گلاسکو تعلیم و تربیت یافت . در ۱۵۴۷ م . اصلاحات دینی خود را آغاز کرد اما دستگیر و به فرانسه تبعید شد . از ۱۵۴۸ تا ۱۵۴۹ در زندان بود . سپس به انگلستان بازگشت و به مقامی درباری رسید ( ۱۵۵۱ ) . چون ماری تودور به سلطنت رسید ( ۱۵۵۳ ) به اروپا رفت . در ژنو باکالون ملاقات کرد و در ۱۵۵۹ دوباره به اسکاتلند بازگشت و رسالاتی بر اساس مذهب کالون درباره مسائل دینی اسکاتلند منتشر ساخت و در سراسر مملکت علیه کلیسای کاتولیک رومی و ماری ملکه اسکاتلند به تبلیغ پرداخت و برای استقرار مذهب پروتستان در اسکاتلند کوشش نمود . [ تاریخ اصلاحات مذهبی در قلمرو کشور اسکاتلند ] از آثار برجسته اوست .
نالایق، نااهل، فرومایه، بدسرشت، بی سروپا، سرافکنده، خمیده، نگونسار، سرنگون
( اسم ) آنکه سرش راازخواری فروافکنده سربزیرافکنده جمع :ناکسین نواکس .
کشیش و مصلح دینی و مورخ بزرگ اسکاتلندی است .

فرهنگ معین

(کِ یا کَ ) (ص . ) ۱ - فرومایه ، پست . ۲ - ناجوانمرد.

فرهنگ عمید

نااهل، نالایق، پست و فرومایه، بی سروپا، بدسرشت.
سرافکنده، نگونسار، سرنگون، خمیده.

گویش مازنی

/naakas/ پست و دنی – فرومایه

جدول کلمات

دنی

مترادف ها

ignoble (صفت)
فرومایه، خسیس، پست، ناکس، بد گوهر، نا اصل

coward (صفت)
نامرد، خردل، ضعیف النفس، ناکس

فارسی به عربی

دنیی , نذل

پیشنهاد کاربران

مجید علیائی
جواب . اراذل
ناکس=غیرخودی
ناکس در عربی به معنی مرد سر افکنده یا سر فرو افکنده است
روزِ دیگر با رُگُو پیچید پا / ناکِس اندر صفِّ قَومِ مبتلا
نا کس : [ اصطلاح عامیانه ] دون و کمینه و پست و فرومایه و حقیر و خوار.
( ( میدونی چی گفت که آتشی شدم؟ گفت عوض کفتربازی برو تو خونه بشین بغل دسّ لچک بسر تا واست قصه بی بی گوزک تعریف کنه. ناکس خیال میکنه من ازش میخورم ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )
مردمان همه کس اند وبنظر ناکس آنست که در حریم مورد نظر از هر نظرجای ندارد
فرومایه . . . . . . .
ژگور
بی وجود=
در تداول، دون و کمینه و پست و فرومایه و حقیر و خوار. ( ناظم الاطباء ) . || در تداول عوام، که انجام هیچ کاری نتواند: فلان آدم بی وجودیست ؛ بی جربزه است و کاربر و مفید بحال همنوع نیست. ( یادداشت مؤلف ) .
گاو اسکل خر خنگ احمق بیشعور. . . . .

بی ریشه - بی اصل و نسب - عوضی - حرام زاده
بخیل، بی غیرت، پست، پست فطرت، جبان، حقیر، ذلیل، رذل، سفله، فرومایه، لئیم، ناجوانمرد، ناقلا، دون، دنی
جیمز ناکس پولک ( به انگلیسی: James K. Polk ) ( زاده ۱۷۹۵ - مرگ ۱۸۴۹م ) یازدهمین رئیس جمهور آمریکا از حزب دموکرات که مابین سال های ۱۸۴۵ تا ۱۸۴۹ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت
ارذال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس