ناکد

لغت نامه دهخدا

ناکد. [ ک ِ ] ( ع ص ) ناقه فراوان شیر. || ناقه کم شیر . ( از معجم متن اللغة ). ناقة قلیلة اللبن. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || آنکه او را فرزندی باقی نمی ماند. ( از معجم متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس