ناکامیاب
مترادف ناکامیاب: بازنده، شکست خورده، محروم، ناکامروا، ناموفق
متضاد ناکامیاب: کامیاب
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
شکست خورده
حس ناخوشایندی که احساس ناکافی بودن که منجر به ناکامی فرد میشه
خب میگم دیگه اون کارش رو انجام میداد خودش رو تو شهر بازی محک میزد
حس ناخوشایند تو از اون ممکن باشه حس ششمت اگاهت کرده طرف عشق و علاقه به تو نداره
... [مشاهده متن کامل]
کشش و جذابیت نبود
ته نشین های اتشفشانیش رو دیدی؟☄️🤣
Iud داشتی بچه زرنگ
ادای کسخل ها رو در نیار
دو تا زاییدی
حس ناخوشایندی که احساس ناکافی بودن که منجر به ناکامی فرد میشه
خب میگم دیگه اون کارش رو انجام میداد خودش رو تو شهر بازی محک میزد
حس ناخوشایند تو از اون ممکن باشه حس ششمت اگاهت کرده طرف عشق و علاقه به تو نداره
... [مشاهده متن کامل]
کشش و جذابیت نبود
ته نشین های اتشفشانیش رو دیدی؟☄️🤣
Iud داشتی بچه زرنگ
ادای کسخل ها رو در نیار
دو تا زاییدی