ناکاشت. ( ن مف مرکب ) نکاشته. ناکاشته. کاشته ناشده. غیرمزروع. زراعت ناشده.- ناکاشت گذاشتن زمین ؛ نکاشتن آن را. غیرمزروع داشتن آن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ناکاشته شود.