ناکاسته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) کاسته نشده. کم نشده. ( ناظم الاطباء ). مقابل کاسته. رجوع به کاسته شود. - ماه ناکاسته ؛ بدر. ماه تمام. ( ناظم الاطباء ) : یکی نامه درخواست آراسته فروزان تر از ماه ناکاسته.
فردوسی.
به شب ماه ناکاسته چون بود؟ چنان بود اگر مه به افزون بود.
فردوسی.
مجلس خلوت نگر آراسته روشن و خوش چون مه ناکاسته.
نظامی.
پیشنهاد کاربران
کم نشده کاسته نشده کاستی نگرفته تحلیل نرفته به شب ماه ناکاسته چون بود چنان بود اگر مه به افزون بود ✏ �نظامی�