ناژه

لغت نامه دهخدا

ناژه. [ ژَ / ژِ ] ( اِ ) زبانه قپان. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). زبانه ترازو. زبانه قپان. ( ناظم الاطباء ). مصحف ناره است. ( برهان قاطع چ معین حاشیه ص 2098 ). رجوع به ناره شود. || ( اِ مصغر ) نی. قصبه. ( یادداشت مؤلف ). نایژه. نایچه. رجوع به نایژه شود.

فرهنگ فارسی

نایژه

پیشنهاد کاربران

به معنی استوار ومحکم
چون ناژبه معنی درخت سرو وصنوبر که نماد ایستادکی هست

بپرس