ناپرهیزکاری

فرهنگ فارسی

۱ - ناپارسایی فسق فجور. ۲ - بی احتیاطی مقابل پرهیزکاری ( گاری ).

مترادف ها

immoderacy (اسم)
زیادی، بی اعتدالی، بی اندازگی، فوق العادگی، نامحدودی، نا پرهیزکاری

incontinence (اسم)
هرزگی، نا پرهیزکاری، بی اختیاری، عدم کف نفس

incontinency (اسم)
هرزگی، نا پرهیزکاری، بی اختیاری، عدم کف نفس

فارسی به عربی

سلس

پیشنهاد کاربران

بپرس