ناپدیدار شدن. [ پ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غیب شدن. غایب شدن. گم شدن. نامرئی شدن : در آن بیابان بی پایان ناپدیدار شد. ( سندبادنامه ص 144 ).و ز آنجا چون پری شد ناپدیداررسیدندآن پریرویان پری وار.نظامی.دگر ره ز شه ناپدیدار شد.نظامی.