ناوند

لغت نامه دهخدا

ناوند. [ وَ ] ( اِ مرکب ) نان بند. بالشچه ای که خمیر پهن کرده بر آن نهند و بر دیوار تنور تفته دوسانند پختن نان را. لَپّو. رفیده. نابند.

ناوند. [ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گنجگاه بخش سنجید شهرستان هروآباد و 27 هزارگزی مغرب سنجید [ کیوی ] و 3 هزارگزی جاده شوسه میانه به هروآباد. در منطقه کوهستانی و سردسیر واقع است و 141 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنعت دستی ایشان قالی بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) بالشچه ای که خمیرپهن کرده بر آن نهند و بر دیوار تنور تافته چسبانند تا نان بپزد رفیده نابند.
دهیست از دهستان گنجگاه بخش سنجید شهرستان هرو آباد در ۲۷ هزار گزی مغرب سنجید و ۳ هزار گزی جاده شوسه میانه به هرو آباد در منطقه کوهستانی و سردسیر واقعست و ۱۴۱ تن سکنه دارد .

فرهنگ معین

(وَ ) (اِمر. ) بالشچه ای که خمیر پهن کرده بر آن نهند و بر دیوار تنور تافته چسبانند تا نان بپزد، رفیده ، نابند.

دانشنامه عمومی

ناوند یک روستا در ایران است که در دهستان زرج آباد واقع شده است. [ ۱] ناوند ۱۰۹ نفر جمعیت دارد.
عکس ناوند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس