دیکشنری
مترجم
بپرس
ناوابسته کردن
معنی انگلیسی
:
disaffiliate
,
dissociate
دنبال کنید
مترادف ها
disconnect
(فعل)
قطع کردن، جدا کردن، تفکیک کردن، گسستن، منفصل کردن، ناوابسته کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها