ناهله
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
ناهله
[هِ لَ] ( ع ص ) آینده و روندهء در آب خور ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) گروه آینده و رونده در آبخور ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغه ) ج، نهال، نواهل || ماده شتر نخست آب خورنده ( ناظم الاطباء ) تأنیث ناهل است رجوع به ناهل شود.
[هِ لَ] ( ع ص ) آینده و روندهء در آب خور ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) گروه آینده و رونده در آبخور ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغه ) ج، نهال، نواهل || ماده شتر نخست آب خورنده ( ناظم الاطباء ) تأنیث ناهل است رجوع به ناهل شود.
سیرا ب کننده
اسم فاعل کسی که شروع به نوشییدن آب می کند وسیراب می شود
اسم فاعل کسی که شروع به نوشییدن آب می کند وسیراب می شود