ناهقان. [ هَِ ] ( ع اِ )تثنیه ناهق است. دو استخوان از دو سوی روی اسب. ( مهذب الاسماء ). دو تندی رخسار اسب و خر و مانند آن که در مجرای اشک است و آن هر دو را نواهق نیز گویند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دو تندی در رخسار اسب و خر و جز آن که مجرای اشک در آنهاست. ( ناظم الاطباء ). عظمان شاخصان یندران من ذی الحافر فی مجری الدمع و یقال لهما النواهق. ( معجم متن اللغة ). رجوع به نواهق شود.