ناهضه

لغت نامه دهخدا

( ناهضة ) ناهضة. [ هَِ ض َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث ناهض. رجوع به ناهض شود. || ناهضةالرجل ؛ برادران پدری مرد که با وی قیام نمایند و کسانی که بجهت وی غضب کنند بر کسی و قیام نمایند به کار وی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اقوام شخص و برادران ابی او که با او نهضت کنند و به حمایت وی خشمگین شوند یا به خدمت او برخیزند. ( از معجم متن اللغة ): ما لفلان ناهضة؛ یعنی فلان خدمتکارانی که به کارهای وی رسیدگی کنند ندارد. ( ناظم الاطباء ). ج ، نواهض.

فرهنگ عمید

برادران و نزدیکان و نوکران مرد که برای او قیام کنند، ناهضة الرجل.

پیشنهاد کاربران

بپرس