ناهز. [ هَِ ] ( ع ص ) نزدیک شونده. ( آنندراج ). آنکه نزدیک می آید و نزدیک می کشد. ( ناظم الاطباء ). نعت فاعلی از نهز است. رجوع به نهز شود. || پسربچه ای که وقت از شیر بازگرفتنش نزدیک شده باشد. چون کودک به فطام نزدیک شود گویند:نهز للفطام. پسر را ناهز و دختر را ناهزة گویند. || ناهز قوم ؛ بزرگ و سرپرست قوم که قیام کندبر امور ایشان. ناهزالقوم ؛ کبیرهم و القیم بامورهم و اصله الذی ینهز الدلو من البئر. ( اقرب الموارد ).