نانجیبی


مترادف نانجیبی: بی عصمتی، بی عفتی، ناپاکی، دنائت، رذالت، فرومایگی، ناکسی

متضاد نانجیبی: شرافت، نجابت

معنی انگلیسی:
impurity, indecency, immorality

لغت نامه دهخدا

نانجیبی. [ن َ ] ( حامص مرکب ) بدذاتی. بدگوهری. رذالت. دنائت.
- نانجیبی کردن ؛ رذالت نمودن. سخت گیری بی جا و بی مورد کردن. تندی و خشونت نابجا کردن. به ناسزا بر کسی ستم کردن.
|| ناپاکی. بی عفتی. هرزگی.

فرهنگ فارسی

۱ - بدگوهری بدنژادی عدم اصالت . ۲ - رذالت فرومایگی . ۳ - بی عفتی ناپاکی .

پیشنهاد کاربران

بپرس