نان پرورد. [ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب ) نان پرورده. نعمت خواره. مورد انفاق و اطعام. - نان پرورد کسی بودن ؛ به نان و نمک او پرورده و بزرگ شدن : چو نان پرورد این بازار باشد حق نان و نمک بسیار باشد.
نزاری قهستانی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) نان پرورده .یانان پروردکسی بودن . به نان ونمک اوتربیت شدن ونشوونمایافتن : چونان پرورداین بازارباشد حق نان ونمک بسیارباشد. ( نزاری قهستانی لغ. )