نان ده. [ دِه ْ ] ( نف مرکب ) سخی. بخشنده. باذل. پهلودار. ( حاشیه تاریخ سیستان ). نان رسان. نان دهنده. که معاش دیگران تعهد و تأمین کند. که رزق و معیشت اطرافیان و زیردستان رساند : چنو بخشنده و نان ده اگرگوئی که هرگز به سیستان برنیامد. ( تاریخ سیستان ).نان دهانم بدین کله داری نانخورانم بدان گنهکاری.نظامی ( هفت پیکر ).