اصطلاحات و ضرب المثل ها
مطابق با اوضاع و شرایط پیش رفتن. تغییر موضع و موقعیت با شرایط روز.
پیشنهاد کاربران
نان به نرخ روز خوردن:[ مجازی] فرصت طلب و بی مسلک بودن. ( او دارد نان به نرخ روز می خورد و از کسی که بر سر کار است تعریف می کند )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
گربهٔ مرتضی علی. [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ُ ت ِ ضا ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابن الوقت. کسی که نان به نرخ روز خورد.
می گویند من مثل آفتاب پرست هستم در هر شرایطی فقط فکر خودمم نمی دونستم من فکر میکردم من خیلی بهتر باشم دیگه نان به قیمت روز نمی خورم آزاد می خرم گران تر باشه
- نان به نرخ روز خوردن [عامیانه ، کنایه ] پای بند بودن به اصول – رفتار خود را با وضع حاضر تطبیق دادن
زمانه سازی/داری ، ابن الوقتی
رفتار کردن و یا انجام دادن کاری بر اساس شرایط محیطی و با در نظر گرفتن سود و منفعت شخصی