نان بربری نوعی نان است که پخت آن در ایران مرسوم است و به هر دو شیوهٔ سنتی و صنعتی تولید می شود.
نام این نان برگرفته از نام ایل بربر ( هزاره ) است که در مرز بین ایران و افغانستان زندگی می کردند. در اواخر دوران قاجار چند بربر پخت این نان را در تهران آغاز کردند و آن را رواج دادند. هزاره های خراسان تا دوره پهلوی اول با نام بربری شناخته می شدند و سپس این نام طبق پیشنهاد رسمی و تصمیم دولت وقت ایران به خاوری تغییر یافت
... [مشاهده متن کامل]
طعم و بوی ویژه این نان ناشی از استفاده از ترکیب آب و مقدار کمی خمیر مایه است که پیش از پخت به وسیلهٔ نانوا روی خمیر نان مالیده می شود.
همچنین گاهی در حین پخت این نان مقداری کنجد به آن اضافه می گردد که قیمت آن را به شکل مضاعفی ( حتی تا دو برابر ) افزایش می دهد؛ انجام این کار موجب می شود به جای مزه ی شیرین و دلخواه و دوست داشتنی نان بربری، فقط مزه ی کنجد را در دهان احساس کنید. معمولاً نانوایان این کار ( اضافه کردن کنجد ) را صرفاً جهت کسب سود بیشتر انجام می دهند و متأسفانه در برخی موارد با کنجد فروشی اجباری سبب نارضایتی مشتری می گردند.
در میانهٔ سالهای ۱۲۶۹ تا ۱۲۷۹ خورشیدی گروهی از مردم هزاره از ناحیهٔ بربرستان یا هزاره جات افغانستان به شرق ایران مهاجرت کردند. از همین روی، این قوم در ایران به نام بربر یا بربری معروف بودند. نان بربری در آغاز توسط بربری های خراسان و در تنور پخته می شد، سپس به تهران رفته و در دوره قاجار رفته رفته در کل کشور رواج یافت. نان مشابهی در میان هزاره های کابل با نام نان پنجه کَش شناخته می شود. حلوا بربری مشهد نیز خاستگاهی همانند نان بربری دارد.
در خاطرات مونس الدوله که در اواخر قاجار نوشته شده است، می خوانیم: «پشت عمارت مسعودیه یک محله و یک تکیه بود که آن جا را سر تخت بربری ها می گفتند. یک سر این محله توی خیابان اکباتان امروز - خیابان باغ وحش آن روزها - و یک سرش توی خیابان چراغ برق بود. بیشتر اهل این محله از قوم «بربری» بودند و زن هاشان نان بربری می پختند و مردهاشان می فروختند»
نان بربری در حال حاضر به شکل بیضی به طول ۷۰ الی ۸۰ سانتی متر و عرض ۲۰ الی ۳۰ سانتی متر و به ضخامت ۳ الی ۳/۵ سانتی متر به صورت سنتی و ماشینی پخت می شود.
نام این نان برگرفته از نام ایل بربر ( هزاره ) است که در مرز بین ایران و افغانستان زندگی می کردند. در اواخر دوران قاجار چند بربر پخت این نان را در تهران آغاز کردند و آن را رواج دادند. هزاره های خراسان تا دوره پهلوی اول با نام بربری شناخته می شدند و سپس این نام طبق پیشنهاد رسمی و تصمیم دولت وقت ایران به خاوری تغییر یافت
... [مشاهده متن کامل]
طعم و بوی ویژه این نان ناشی از استفاده از ترکیب آب و مقدار کمی خمیر مایه است که پیش از پخت به وسیلهٔ نانوا روی خمیر نان مالیده می شود.
همچنین گاهی در حین پخت این نان مقداری کنجد به آن اضافه می گردد که قیمت آن را به شکل مضاعفی ( حتی تا دو برابر ) افزایش می دهد؛ انجام این کار موجب می شود به جای مزه ی شیرین و دلخواه و دوست داشتنی نان بربری، فقط مزه ی کنجد را در دهان احساس کنید. معمولاً نانوایان این کار ( اضافه کردن کنجد ) را صرفاً جهت کسب سود بیشتر انجام می دهند و متأسفانه در برخی موارد با کنجد فروشی اجباری سبب نارضایتی مشتری می گردند.
در میانهٔ سالهای ۱۲۶۹ تا ۱۲۷۹ خورشیدی گروهی از مردم هزاره از ناحیهٔ بربرستان یا هزاره جات افغانستان به شرق ایران مهاجرت کردند. از همین روی، این قوم در ایران به نام بربر یا بربری معروف بودند. نان بربری در آغاز توسط بربری های خراسان و در تنور پخته می شد، سپس به تهران رفته و در دوره قاجار رفته رفته در کل کشور رواج یافت. نان مشابهی در میان هزاره های کابل با نام نان پنجه کَش شناخته می شود. حلوا بربری مشهد نیز خاستگاهی همانند نان بربری دارد.
در خاطرات مونس الدوله که در اواخر قاجار نوشته شده است، می خوانیم: «پشت عمارت مسعودیه یک محله و یک تکیه بود که آن جا را سر تخت بربری ها می گفتند. یک سر این محله توی خیابان اکباتان امروز - خیابان باغ وحش آن روزها - و یک سرش توی خیابان چراغ برق بود. بیشتر اهل این محله از قوم «بربری» بودند و زن هاشان نان بربری می پختند و مردهاشان می فروختند»
نان بربری در حال حاضر به شکل بیضی به طول ۷۰ الی ۸۰ سانتی متر و عرض ۲۰ الی ۳۰ سانتی متر و به ضخامت ۳ الی ۳/۵ سانتی متر به صورت سنتی و ماشینی پخت می شود.
نان بربری ؛ قسمی نان که در تهران متداول است منسوب به بربر [ افغان ] زیرا در اواخر عهد قاجاریه چند تن بربر آن را در تهران رواج دادند. ( فرهنگ فارسی معین ) . و رجوع به بربری شود.
نان بربری: [ اصطلاح در تداول عامه ]نوعی نان ضخیم تر از انواع دیگر آن منسوب به بربر افغان زیرا در اواخر عهد قاجاریه چند تن بربر آن را در تهران رواج دادند. || منسوب به ایل بربر ساکن سرحد ایران و افغانستان.
... [مشاهده متن کامل]
( ( شیرین تکه ای بربری برداشت پشت و رو کرد "بالاخره شمالی ها یاد نگرفتند بربری بپزند . حالا بقیه را بگو " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص76 . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( شیرین تکه ای بربری برداشت پشت و رو کرد "بالاخره شمالی ها یاد نگرفتند بربری بپزند . حالا بقیه را بگو " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص76 . ) )