نامی ترمدی

لغت نامه دهخدا

نامی ترمدی. [ ی ِ ت َم َ ] ( اِخ ) ( میر... خان ) محمدمعصوم بن میر سیدصفائی ترمدی بکری . از شاعران اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم است. وی به روایت مؤلف «شمع انجمن » متوطن بهکر هندستان بوده است و «از طرف اکبرپادشاه به سفارت پیش شاه عباس ماضی » رفته و با شفائی و فکری و اوحدی مصاحبت داشته است. وفات وی به سال 1051 هَ. ق. در بهکر اتفاق افتاد. او راست :
امشب ز سوز سینه خوشم مهلت ای اجل
خاشاک نیمسوخته مهمان آتش است.
چون گریه من دید نهان کرد تبسم
پیداست که این گریه من بی اثری نیست.
در عشق بتان مشق جنون باید کرد
جان را بطریق رهنمون باید کرد
چون شیشه تمام پر ز خون باید شد
وآنگه ز ره دیده برون باید کرد.
رجوع به طبقات اکبری ج 2 ص 500 و شمع انجمن ص 346 و روز روشن ص 679 و منتخب التواریخ بداونی ج 3 ص 364 و نگارستان سخن ص 117 و مقالات الشعراءص 798 شود.

فرهنگ فارسی

محمد معصوم ابن میر سید صفائی ترمدی بکری از شاعران اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم است .

پیشنهاد کاربران

بپرس