ناموس
/nAmus/
مترادف ناموس: پاکدامنی، عصمت، عفت، آبرو، احترام، شرف، عرض، عزت، عیال، مستوره، همسر، خودپسندی، عجب، کبر، احکام، شریعت، قاعده، قانون، ریا، سالوس، آوازه، اشتهار، بانگ، صیت، تزویر، حیله، مکر، فرشته، ملک، جبرئیل، وحی، تدبیر، کیاست
برابر پارسی: شرم، پاکدامنی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - شریعتاحکام الهی :[ مپندارید که آمدم تاناموس وتوریت باطل کنم نه نیامدم که منسوخ کنم ... ] ۲ - قانون قاعده :[ سنجر ...ناموس ملک وجهانیان نیکودانستی ...] ۳ - وحی . ۴ - فرشته ملک .۵- جبرئیل .یاناموس اکبر. ۱ - قانون اعظم .۲ - جبرئیل .۶ - سرراز. یاشکسته شدن ناموس . آشکارشدن راز:[ اگرمن ( که شه ملکم ) این معنی ( توقیرواحترام نسبت بتو ) پیش لشکرباتوکردمی ناموس تو شکسته شدی و ترا از این لشکررنج رسیدی ( یعنی لشکرپی میبردندکه تو اسکندر هستی ورسول نیستی ) ] ۷- مکرحیله تزویر: که میداند که کشتی خاک محبوس چه در سر دارد از نیرنگ و ناموس ? ( نظامی ) ۸- ریاسالوس :[ گفت :ای شیخ . تاکی ازین نفاق وناموس ۹ ] .?- سیاست تدبیر. ۱٠ - بانگ آوازه غوغا.۱۱ - اشتهارصیت : باقی بقول شاعر طوس است در جهان ناموس شیرمردی کاوس وتهمتن. ( سلمان ساوجی لغ. ) ۱۲ - عجب کبرخودپسندی : گوید خاقانیا . این همه ناموس چیست ? نه هرکه دوبیت گفت لقب زخاقان برد. ( جمال الدین عبدالرزاق .مجمع الفصحائ ج ۱ ص ۱۳ ) ۱۷۸ - آبروعزت احترام :[ سلطان گفت :...حرمت حرم بداشتیدوناموس سلطنت بگذاشتید.] ۱۴ - جنگ حرب . ( سلمان ساوجی لغ. ) پاکدامنی :[ وعرض وناموس توبسلامت بماند.] یاهتک ناموس . ۱۶ - زنان یک خانواده وابسته بیک مرد. ۱۷ - قاعده ای که حکیمان برای مصالح عامه مقرر دارند . ۱۸ - الف - توقع حرمت وجاه ازخلق داشتن . ب - طلب شهرت وجاه وخودنمایی وخودستایی جمع :نوامیس .
فتره الصیاد کازه شکارچی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. عفت، عصمت.
۳. [مجاز] خواهر یا مادر یا همسر مرد که وظیفۀ حفظ حرمت آن ها بر عهدۀ اوست.
۴. [مجاز] صاحب سر، آگاه و مطلع به باطن امور.
۵. [قدیمی] راز، سر.
۶. [قدیمی] مرد ماهر و کاردان.
۷. [قدیمی] کمین گاه صیاد.
* ناموس اکبر: [قدیمی، مجاز] جبرئیل.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
ناموس (فیلم). «ناموس» ( ارمنی: Նամուս ) یک فیلم به کارگردانی هامو بیک - نازاریان است که در سال ۱۹۲۶ منتشر شد[ ۱] .
• هوهانس آبلیان در نقش بارخودار
• هاسمیک در نقش ماریام
• اولگا مایسوریان در نقش گیولناز
• هراچیا نرسیسیان در نقش روستام
• آوت آوتیسیان در نقش هایراپت
• نینا مانوچاریان در نقش اشپانیک
• سامول مکرتچیان در نقش سیران
• ماریا شاهبوتیان - تاتیفا در نقش سوزان
• هامبارتسوم خاچانیان در نقش بادال
• لوون آلکسانیان در نقش سوسامبار
• هریپسیمه ملیکیان در نقش سانام
• آماسیا مارتیروسیان در نقش سمبات
• میکائل گاراگاش در نقش فروشنده
• هوسیک مورادیان ( hy ) در نقش کودک رقصان
• الیزاوتا آدامیان در نقش دوست ماریام
• تیگران شامیرخانیان ( hy ) در نقش یک نوازنده ساز زورنا
• آرمن گولاکیان در اپیزودها
• پاهاره در نقش مالک پاب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• هوهانس آبلیان در نقش بارخودار
• هاسمیک در نقش ماریام
• اولگا مایسوریان در نقش گیولناز
• هراچیا نرسیسیان در نقش روستام
• آوت آوتیسیان در نقش هایراپت
• نینا مانوچاریان در نقش اشپانیک
• سامول مکرتچیان در نقش سیران
• ماریا شاهبوتیان - تاتیفا در نقش سوزان
• هامبارتسوم خاچانیان در نقش بادال
• لوون آلکسانیان در نقش سوسامبار
• هریپسیمه ملیکیان در نقش سانام
• آماسیا مارتیروسیان در نقش سمبات
• میکائل گاراگاش در نقش فروشنده
• هوسیک مورادیان ( hy ) در نقش کودک رقصان
• الیزاوتا آدامیان در نقش دوست ماریام
• تیگران شامیرخانیان ( hy ) در نقش یک نوازنده ساز زورنا
• آرمن گولاکیان در اپیزودها
• پاهاره در نقش مالک پاب
wiki: ناموس (فیلم)
جدول کلمات
مترادف ها
غیرت، افتخار، خوشنامی، برو، اب رو، نجابت، احترام، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه
افتخار، برو، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نام، ناموس:نامی وارزش؛نام.
ننگ:نام ننگ، نام انگ.
ننگ:نام ننگ، نام انگ.
این همان واژه یونانی νόμος, n�mos, ناموس است که در انگلیسی به گونه نومیا می اید
nomos، nomoi، یا قانون
Nomos، از یونانی باستان: νόμος، رومی شده: n�mos، مجموعه قوانین حاکم بر رفتار انسان است.
... [مشاهده متن کامل]
Nomos یا Nomoi ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
Nomos ( اسطوره ) ، �روح قانون� در اساطیر یونانی
Nomos ( جامعه شناسی ) ، عادت یا رسم رفتار اجتماعی و سیاسی، که در اصل توسط کارل اشمیت استفاده می شد
Nomos قوانین ( دیالوگ ) ( یونان باستان N�moi ) ، گفتگوی افلاطون
واژه Nomos یونانی با نامه و نومان پارسی از یک ریشه است
nomos، nomoi، یا قانون
Nomos، از یونانی باستان: νόμος، رومی شده: n�mos، مجموعه قوانین حاکم بر رفتار انسان است.
... [مشاهده متن کامل]
Nomos یا Nomoi ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
Nomos ( اسطوره ) ، �روح قانون� در اساطیر یونانی
Nomos ( جامعه شناسی ) ، عادت یا رسم رفتار اجتماعی و سیاسی، که در اصل توسط کارل اشمیت استفاده می شد
Nomos قوانین ( دیالوگ ) ( یونان باستان N�moi ) ، گفتگوی افلاطون
واژه Nomos یونانی با نامه و نومان پارسی از یک ریشه است
این واژه از ستاک نامیز ( نامیس ) یا نا آمیز به چم کسی یا کسانی که آمیزش با آنها ناپسند است . باید بوده باشد.
غیرت، افتخار، خوشنامی، برو، اب رو، نجابت، احترام، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه
ناموس ، تغییر یافته عبارت نامی ئِس یا نامی یِس می باشد، به معنای کسی که نام یک شخص روی او باشد.
ناموس شما ، کسی که نام شما روی او باشد.
ناموس شما ، کسی که نام شما روی او باشد.
ناموس معرب واژه �نوموسا� آرامی می باشد و معنایش قانون - رسم و شرف می باشد این واژه از واژه �نوموس� یونانی گرفته شده است که معنای قانون دارد .
سلیم
ناموس: واژه ای اربی ست برابر با ارزش، ارزشهای خانوادگی در فارسی به ویژه در باره اخلاق خانوادگی کار برد دارد.
ناموس: واژه ای اربی ست برابر با ارزش، ارزشهای خانوادگی در فارسی به ویژه در باره اخلاق خانوادگی کار برد دارد.
ناموس یعنی همسر و خواهر و مادر و خاک وطن و هرچیزی که دست درازی کردن دیگران به آن مایع سر شکستگی شخص هم پیش وجدانش و هم در انظار مردم خواهد شد.
این واژه از دو بخش نام و پسوند وس ساخته شده.
نام همان نام و ننگ و آبرو است و ناموس می شود آنچه مایه نام و ننگ و آبرو است.
علت انحصار این واژه به زن یک فرایند تاریخی بوده که مردم علت نام و ننگ، آبرو و بی آبرویی خود را در رفتار زنان دانسته اند.
نام همان نام و ننگ و آبرو است و ناموس می شود آنچه مایه نام و ننگ و آبرو است.
علت انحصار این واژه به زن یک فرایند تاریخی بوده که مردم علت نام و ننگ، آبرو و بی آبرویی خود را در رفتار زنان دانسته اند.
واژه ناموس
معادل ابجد 157
تعداد حروف 5
تلفظ nāmus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: نوامیس]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی nAmus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان عامیانه
پایین اشتباه زدم در پارسی ابرو شرم می شود
معادل ابجد 157
تعداد حروف 5
تلفظ nāmus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: نوامیس]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی nAmus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان عامیانه
پایین اشتباه زدم در پارسی ابرو شرم می شود
این لغت در یونانی "Nomisma" به معنای پول و دینار است که ریشه ان "Nomos" میباشد . . . یعنی هرچیز که قدرت و حاکمیتش رو از قانون و شرع گرفته باشه. . .
واژه ناموس کاملا پارسی است چون در عربی می شود شرف این واژه یعنی ناموس صد درصد پارسی است.
دوستان دقت کنید من سالیان سال برای پی بردن به ریشه کلمات تلاش کردم پس همینجوری چیزی نمیگم
ناموس برابر لاتین فیمس ( famous ) می باشد به معنای آوازه یا شهرته که از واژه نام وس ( وش ) گرفته شده یعنی انچه تو را بدان می شناسند ( منظور مجموعه رفتار و گفتار یا دارایی هایست که بدان شناخته می شوید ) برا همین منظور گاها به جای نام خانوادگی مینویسن شهرت - این همون معنی ناموس رو میده - واژه famous تغییر یافته namous بوده که از ایران به دنیا راه یافت
... [مشاهده متن کامل]
درباره واژه قاموس هم همینو میشه گفت یعنی انچه که شمارا بدان شناسند که گویا تغییر یافته همین ناموس بوده و معنای فرهنگ ( آنچه که بعنوان فر ( شکوه ) در هنگ ( گستره ای از زمین ) ساری می باشد ) رو پیدا کرده البته در باره با فرهنگ هم یه توضیحی میزنم در جستار وابسته به خودش
ناموس برابر لاتین فیمس ( famous ) می باشد به معنای آوازه یا شهرته که از واژه نام وس ( وش ) گرفته شده یعنی انچه تو را بدان می شناسند ( منظور مجموعه رفتار و گفتار یا دارایی هایست که بدان شناخته می شوید ) برا همین منظور گاها به جای نام خانوادگی مینویسن شهرت - این همون معنی ناموس رو میده - واژه famous تغییر یافته namous بوده که از ایران به دنیا راه یافت
... [مشاهده متن کامل]
درباره واژه قاموس هم همینو میشه گفت یعنی انچه که شمارا بدان شناسند که گویا تغییر یافته همین ناموس بوده و معنای فرهنگ ( آنچه که بعنوان فر ( شکوه ) در هنگ ( گستره ای از زمین ) ساری می باشد ) رو پیدا کرده البته در باره با فرهنگ هم یه توضیحی میزنم در جستار وابسته به خودش
بسته به منصوب جمله دو معنای کلی دارد:
۱ - آن قسمت مونث ماجرا ، در بیشتر موارد و در میان عامه مردم چنین برداشتی وجود دارد.
۲ - دریافت و تاثیر بر هستی. هر که این ندارد، انسانیت ندارد و هر چیز می تواند نداشته باشد . که این چیزی غیر از غریزه جنسی است که زیر بنایی است برای عده یاول در مورد اول .
۱ - آن قسمت مونث ماجرا ، در بیشتر موارد و در میان عامه مردم چنین برداشتی وجود دارد.
۲ - دریافت و تاثیر بر هستی. هر که این ندارد، انسانیت ندارد و هر چیز می تواند نداشته باشد . که این چیزی غیر از غریزه جنسی است که زیر بنایی است برای عده یاول در مورد اول .
ناموس :شرافت ، آبرو، غیرت داشتن به خانواده
علاوه براین وطن و آنچیزی که به شرافت وابسته است ناموس به حساب میاد
علاوه براین وطن و آنچیزی که به شرافت وابسته است ناموس به حساب میاد
بنظر می رسد که لغت " ناموس" واریانتی از لغات کهن سومری
nam - dumu - munus : status as daughter 🔷 در مفهوم دختر ، یا
nam - munus : Feminity 🔷 در مفهوم زنانگی، جنس اناث است که البته واژه سومری Munus نیز در سومری در مفهوم زن جوان، زن بوده است که بعید نیست واژه امروزی مونِس تغییر یافته آن باشد.
... [مشاهده متن کامل]
رک لغت نامه آنلاین سومری پنسیلوانیا
nam - dumu - munus : status as daughter 🔷 در مفهوم دختر ، یا
nam - munus : Feminity 🔷 در مفهوم زنانگی، جنس اناث است که البته واژه سومری Munus نیز در سومری در مفهوم زن جوان، زن بوده است که بعید نیست واژه امروزی مونِس تغییر یافته آن باشد.
... [مشاهده متن کامل]
رک لغت نامه آنلاین سومری پنسیلوانیا
یعنی خانواده و فقط به جنس مونث خطاب نمیشه یعنی خانواده و ابرو
معنی ناموس بی هیچ عنوان فقط به شخص مونث خطاب نمیشه بلکه یعنی کله خانواده و ابرو همین! لطفا اشتباه نکنید و فحش های کثیف به خانواده یکدیگر ندید و شما اگه با کسی مشکلی دارید فحش ناموسی به طرف ندید شما با خانواده طرف چیکار دارین با خوده طرف مشکل دارین
شهرت کاذب
بنده معتقدم منظور از ناموس: همان ابرو و احترام و عزتی هست که شخص از طریق تقوا و خویشتن داری در مقابل نامحرم به دست میاره. . .
نـامـوس: یعنی خانواده.
ماخوذازیونانی به معنی قانون وجمع آن درعربی نوامیس است
این واژه تازى ( اربى ) است و برابر آن در پارسى پهلوى اینهاست : اَخویش Axwish ( پهلوى: خویش ، آنکه از توست ) و بوپاشْمان Bupashman ( خویش ، آنکه از تو و خویشِ توست )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)