ناموری


مترادف ناموری: اشتهار، شهرت، نامبرداری، نامجویی

متضاد ناموری: گمنامی

معنی انگلیسی:
celebrityt, fame, honor, laurels, name, nobility, prestige, publicity, celebrity, clat

لغت نامه دهخدا

ناموری. [ نام ْ وَ ] ( حامص مرکب ) اشتهار. آوازه. شهرت داشتن. معروف و مشهور بودن. || نیکنامی. آبرو. عزت. ( ناظم الاطباء ). سرافرازی.

فرهنگ فارسی

۱ - دارای نام بودن .۲ - نام دادگی مسمی بودن .۳ - شهرت معروفیت .

فرهنگ عمید

دارای نام بودن، نیک نامی، شهرت.

پیشنهاد کاربران

بپرس