در سال ۱۲۴۶، گیوک خان نامه ای به پاپ اینوسنت چهارم فرستاد و خواستار تسلیم شدن او شد. این نامه به زبان فارسی بود که مقدمه ای به ترکی میانه نیز داشت.
منکو تنکری کو چندا کورالغ اولوس ننگ تالوی نونک ما به قدرت خدای ابدی، خان اولوس بزرگ، فرمان ما
این نامه پاسخی بود به نامه ای به نام و نه تنها در سال ۱۲۴۵ از پاپ به مغولان.
گیوک که درک کمی از اروپای دور یا اهمیت پاپ در آن داشت، خواستار تسلیم پاپ و سفر حاکمان غرب برای ادای احترام به قدرت مغولان شد:[ ۱]
«اکنون شما بدل راستی بکوییت کی ایل شویم کوچ دهیم تو بنفس خویش بر سر کرل لان همه جمله یک جای بخدمت و بندکی ما بیاید ایلی شما را ان وقت معلوم کنیم و اکر فرمان خدای نکیرید و فرمان ما را دیکر کند شما را ما یاغی دانیم هم چنان شما را معلوم می کردانیم و اکر دیکر کند انرا ما می دانیم. »
گویوگ در نامه اظهار داشت که این افراد در زمان چنگیزخان و اوگتای خان، نمایندگان مغول را کشته اند. او همچنین مدعی شد که «از طلوع خورشید تا غروب آن، همه سرزمین ها تابع خان بزرگ شده اند» و یک ایدئولوژی صریح تسخیر جهان را اعلام می کند.
خاقان به پاپ اینوسنتی چهارم در مورد روابط کلیسا و مغول نوشت که «باید با صمیمیت بگویید: ما تابع شما خواهیم بود و قدرت خود را به شما خواهیم داد. شما باید شخصاً با پادشاهان خود بیایید و همه بدون استثنا به ما خدمت کنند و به ما ادای احترام کنند. فقط در این صورت است که ما ارسال شما را تأیید می کنیم. و اگر از دستور خدا پیروی نکنی و برخلاف دستورهای ما عمل کنی، تو را دشمن خود خواهیم دانست. »[ ۴]
• راچویلتز، من، فرستادگان پاپ به خان های بزرگ، انتشارات دانشگاه استنفورد، ۱۹۷۱.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمنکو تنکری کو چندا کورالغ اولوس ننگ تالوی نونک ما به قدرت خدای ابدی، خان اولوس بزرگ، فرمان ما
این نامه پاسخی بود به نامه ای به نام و نه تنها در سال ۱۲۴۵ از پاپ به مغولان.
گیوک که درک کمی از اروپای دور یا اهمیت پاپ در آن داشت، خواستار تسلیم پاپ و سفر حاکمان غرب برای ادای احترام به قدرت مغولان شد:[ ۱]
«اکنون شما بدل راستی بکوییت کی ایل شویم کوچ دهیم تو بنفس خویش بر سر کرل لان همه جمله یک جای بخدمت و بندکی ما بیاید ایلی شما را ان وقت معلوم کنیم و اکر فرمان خدای نکیرید و فرمان ما را دیکر کند شما را ما یاغی دانیم هم چنان شما را معلوم می کردانیم و اکر دیکر کند انرا ما می دانیم. »
گویوگ در نامه اظهار داشت که این افراد در زمان چنگیزخان و اوگتای خان، نمایندگان مغول را کشته اند. او همچنین مدعی شد که «از طلوع خورشید تا غروب آن، همه سرزمین ها تابع خان بزرگ شده اند» و یک ایدئولوژی صریح تسخیر جهان را اعلام می کند.
خاقان به پاپ اینوسنتی چهارم در مورد روابط کلیسا و مغول نوشت که «باید با صمیمیت بگویید: ما تابع شما خواهیم بود و قدرت خود را به شما خواهیم داد. شما باید شخصاً با پادشاهان خود بیایید و همه بدون استثنا به ما خدمت کنند و به ما ادای احترام کنند. فقط در این صورت است که ما ارسال شما را تأیید می کنیم. و اگر از دستور خدا پیروی نکنی و برخلاف دستورهای ما عمل کنی، تو را دشمن خود خواهیم دانست. »[ ۴]
• راچویلتز، من، فرستادگان پاپ به خان های بزرگ، انتشارات دانشگاه استنفورد، ۱۹۷۱.