نامه کردن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نامه کردن ؛ نامه نوشتن :
نامه ای کن به خط طاعت خویش
علم عنوانش لفظها تکبیر.
ناصرخسرو.
نامه ای کن به خط طاعت خویش
علم عنوانش لفظها تکبیر.
ناصرخسرو.
بن افکندن نامه ؛ نوشتن آن. نامه کردن :
چو بشنید زیشان سپهبد سخن
یکی نامور نامه افکند بن.
فردوسی.
چو بشنید زیشان سپهبد سخن
یکی نامور نامه افکند بن.
فردوسی.