هزار سال بیشتر است که جمع آوری مراسلات فارسی یکی از فعالیتهای پسندیدۀ ادبی بوده است. با وجود این، گرد آوردن مکاتبات میان دو تن سابقه ای ندارد و با تغییراتی که دنیا در همین چند دهۀ اخیر به خود دیده و رسم نامه نویسی تقریباً برافتاده است گمان نمی رود نشر چنین مکاتباتی دوام داشته باشد. ایرج افشار، که این کتاب مجموعه ای از مکاتبات میان او و مجتبی مینوی است ( به ترتیب ۸۹ و ۴۸ نامه ) ، خود از پیشگامان نشر مراسلات رجال تاریخی، فرهنگی و ادبی ایران بود و با رویّۀ منظمی که در زندگی داشت، هم هزاران نامه به اقصی نقاط جهان نوشت و هم گنجینۀ کم نظیری از نامه های دیگران به خود بر جای گذاشت. نامه های افشار و مینوی اغلب از دهۀ سی و چهل قرن گذشته است و شمّه ای از فعالیتهای علمی و فرهنگی دو تن از ایران دوستان نامدار در عرصۀ زبان و ادب فارسی را بازمی نماید. جز اینکه سبک انشای نامه ها آموزنده است، با خواندن آنها فضای فرهنگی حاکم بر آن زمان را نیز بهتر می توان شناخت. این کتاب یکی از مجلدات مستقل کتاب نامه های خاموشان است[ ۱] . کتاب دیگر این مجموعه، نامه های ژنو ( از سیّد محمدعلی جمالزاده به ایرج افشار ) نیز که مستقلاً به چاپ رسیده است.
موضوع نامه ها اغلب کتاب است و نسخه و مقاله و مجله و کتابخانه و احوالپرسی. گاهی هم دربردارندۀ یاد خاطرات گذشته است و بعضی قضاوتهای خواندنی و ذکر خیر رفیقان مشترک مانند سید حسن تقی زاده، یحیی مهدوی، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرین کوب، همایون صنعتی زاده، حبیب یغمائی، محمدعلی جمالزاده، پرویز ناتل خانلری، محمد دانش پژوه، مصطفی مقربی[ ۲] ، منوچهر ستوده و احسان یارشاطر. گاهی نیز البته مفاد نامه ها ذکر شرّ دیگران است و برخی دلخوریها، نگرانیها و گلایه های مینوی و ندرةً افشار را بازتاب می دهد که اطلاع از آنها در شناخت روحیۀ ایشان و بعضی مسائل آن روزگار مؤثر تواند بود[ ۳] .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفموضوع نامه ها اغلب کتاب است و نسخه و مقاله و مجله و کتابخانه و احوالپرسی. گاهی هم دربردارندۀ یاد خاطرات گذشته است و بعضی قضاوتهای خواندنی و ذکر خیر رفیقان مشترک مانند سید حسن تقی زاده، یحیی مهدوی، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرین کوب، همایون صنعتی زاده، حبیب یغمائی، محمدعلی جمالزاده، پرویز ناتل خانلری، محمد دانش پژوه، مصطفی مقربی[ ۲] ، منوچهر ستوده و احسان یارشاطر. گاهی نیز البته مفاد نامه ها ذکر شرّ دیگران است و برخی دلخوریها، نگرانیها و گلایه های مینوی و ندرةً افشار را بازتاب می دهد که اطلاع از آنها در شناخت روحیۀ ایشان و بعضی مسائل آن روزگار مؤثر تواند بود[ ۳] .