نامه بر

/nAmebar/

مترادف نامه بر: پستچی، پیک، قاصد، نامه رسان

معنی انگلیسی:
carrier, letter carrier, mailman, messenger, letter - carrier

لغت نامه دهخدا

نامه بر. [ م َ / م ِ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه مکتوب می برد. پیک. قاصد. ( ناظم الاطباء ) :
دیر شد تا نامه ای از تو نیامد سوی ما
گرچه چندین قاصدان نامه بر بازآمدند.
کمال الدین اسماعیل.
ای پیک نامه بر که خبر می بری به دوست
یا لیت اگر بجای تو من بودمی رسول.
سعدی.
آن پیک نامه بر که رسیداز دیار دوست
آورد نامه ای ز خط مشکبار دوست.
حافظ.
- مرغ نامه بر ؛ کبوتری که مکتوب می برد. ( ناظم الاطباء ) :
بردند عرض حال ترا مشفقی به دوست
مرغان نامه بر به سخن میرسیده اند.
مشفقی.
شریک دولت خود را نمی توانم دید
به چشم غیرت من مرغ نامه بر تیر است.
صائب.
چو خواهم نامه ات بر بال مرغ نامه بر بندم
نخست از رشک مرغ نامه بر را بال و پر بندم.
عذری بیگدلی.

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنکه نامه رابکسی برساندنامه آور: آن پیک نامه برکه رسید از دیار دوست آوردحرزجان زخط مشکباردوست . ( حافظ ) یامرغ ( کبوتر ) نامه بر.کبوتری که نامه راازجایی بجایی حمل کند.

فرهنگ عمید

کسی که نامۀ دیگری را از جایی به جایی می برد، پیک، قاصد.

پیشنهاد کاربران

نامه بر واژه ای فارسی است
نامه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �nāmāg� در فارسی میانه ( از ریشه نام ) و به معنای آ نچه نام دارد� یا آنچه نوشته شده می باشد .
فردوسی:
چو این نامه آید به پایان کار
...
[مشاهده متن کامل]

همه نامه گردد پر از نام یار
حافظ:
به دیوان عمل نامه سیاهی ما را
به کرم نیک بخوان، وز عمل ما مپرس
رودکی:
نامه ای دارم به شاهنشاه نوش
کز جهان یک ماه دارد فر و هوش

چاپار
برید
اسکدار