نامناسب کردن

مترادف ها

indispose (فعل)
ناجور کردن، بی میل کردن، نامناسب کردن، مریض کردن، بیمار ساختن، اماده ساختن

unfit (فعل)
نامناسب کردن

فارسی به عربی

غیر سلیم

پیشنهاد کاربران

بپرس