نامفهوم

/nAmafhum/

مترادف نامفهوم: پیچیده، گنگ، مبهم، بی معنا

متضاد نامفهوم: روشن، واضح

برابر پارسی: بی چم، گنگ

معنی انگلیسی:
inarticulate, double dutch, incoherent, unintelligible, obscure, unintelligible

لغت نامه دهخدا

نامفهوم. [ م َ ] ( ص مرکب ) غیرقابل فهم. مبهم. ناروشن. بغرنج. پیچیده. که قابل فهم و درک نیست :
میان اهل زمان هیچگونه دانش نیست
که آن به خاطر تو مشکل است و نامفهوم.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه که فهمیده نشود پیچیده مقابل مفهوم .

فرهنگ عمید

آنچه فهمیده نشود.

مترادف ها

obscure (صفت)
غامض، مبهم، تیره، تار، ظلمانی، نامفهوم، گمنام

unclear (صفت)
نامساعد، نا پیدا، نامعلوم، نامفهوم، معلق

unmeaning (صفت)
پوچ، بی معنی، چرند، احمق، بی هوش، نامفهوم، بی عقل، بی اهمیت، کم عمق

obscurant (صفت)
پیچیده، بغرنج، نامفهوم، مخالف اصلاحات

dubious (صفت)
مشکوک، مورد شک، مشتبه، نامفهوم

فارسی به عربی

غامض , هراء

پیشنهاد کاربران

بپرس