نامعتمدی

لغت نامه دهخدا

نامعتمدی. [ م ُ ت َ م َ ] ( حامص مرکب ) بی اعتباری. قابل اعتماد نبودن. عدم امانت :
خاک به نامعتمدی گشت فاش
صحبت نامعتمدی گو مباش.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

بپرس