نامعتدل


برابر پارسی: ناجور، ناگوار

لغت نامه دهخدا

نامعتدل. [ م ُ ت َ دِ ] ( ص مرکب ) چیزی که معتدل نباشد و زیاده از اندازه بود. ( ناظم الاطباء ). نه به اندازه. بی تناسب. نامتناسب : و خلطهای نامعتدل را اندر تن معتدل گرداند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || ناملایم. مقابل معتدل. || ناگوار. نامطبوع که طبع نه پسندد : چون برنج بی شکر طعم ناتمام بود و غذای نامعتدل باشد. ( سندبادنامه ص 130 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس