نامطمئن

/nAmotma~en/

مترادف نامطمئن: دودل، مردد، شبهه ناک، مشکوک

متضاد نامطمئن: مصمم

برابر پارسی: نااستوان، بدگمان، دل آشوب

معنی انگلیسی:
insecure, lost, precarious, uncertain, unsure

فرهنگ فارسی

(صفت )۱ - آنکه مطمئن نیست .۲ - باتردید: [مرد...گناه آلوده ونامطمئن ادامه داد...]

واژه نامه بختیاریکا

بَند به کَد بُریدِن
دیوار یه ریگه

مترادف ها

unreliable (صفت)
نامعتبر، نامطمئن، غیر قابل اطمینان، غیرقابل اعتماد، اتکا ناپذیر

پیشنهاد کاربران

بپرس