نامریی


برابر پارسی: نا پیدا، نادیدنی

جدول کلمات

نادیدنی

مترادف ها

invisible (صفت)
غایب، مخفی، نامعلوم، غیر محسوس، غیر قابل مشاهده، نامریی، غیر قابل تشخیص، ناپدید

sightless (صفت)
کور، نابینا، نامریی، دیده نشده

inconspicuous (صفت)
نا پیدا، کم رنگ، نامعلوم، جزئی، غیر محسوس، نامریی، غیر مشخص، غیر برجسته

inappreciable (صفت)
جزئی، ناچیز، غیر محسوس، نامریی، بی بها، غیر قابل ارزیابی، غیر قابل تقدیر

فارسی به عربی

مبهم , مخفی

پیشنهاد کاربران

بپرس