نامرتب کردن


معنی انگلیسی:
confuse, disarrange, disorder, tumble

واژه نامه بختیاریکا

ور جیتِنیدِن

پیشنهاد کاربران

تعبیه شکستن . [ ت َ ی َ / ی ِ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) نامرتب کردن و تغییر دادن . ( ناظم الاطباء ) : بر آن سو تعبیه زان گونه بشکست که مهر رایگان شد دست بر دست . امیرخسرو ( از آنندراج ) .

بپرس