نامحال

لغت نامه دهخدا

نامحال. [ م ُ ] ( ص مرکب ) ممکن. که شدنی و امکان پذیر است. مقابل محال ، به معنی ممتنع و ناممکن و ناشدنی :
فسانه باک ندارد ز نامحال و محال.
عنصری.

پیشنهاد کاربران

بپرس