دیکشنری
مترجم
بپرس
نامجزی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نامجزی. [ م ُ ج َزْ زا ] ( ص مرکب ) تجزیه ناشده. غیرمجزی. نامجزا. بهم آمیخته. مخلوط. جداناشده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها