نامتوازن
/nAmotevAzen/
برابر پارسی: ناهماهنگ
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
بی تناسب، نامتقارن، غیر متقارن، نامتوازن، بی قرینه
منحرف، مورب، اریبی، نامتوازن، اریب
نامتوازن، نامتعادل
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید